هر شب اندیشه ی دیگر کنم و رای دگر

هر شب اندیشه ی دیگر کنم و رای دگر
که من از دست تو فردا بروم جای دگر؛

بامدادان که برون می‌نهم از منزل پای
حُسن عهدم نگذارد که نهم پای دگر…

هر کسی را سرِ چیزی و تمنای کسی ست
ما به غیر از #تو نداریم تمنای دگر…

#سعدی
دیدگاه ها (۹)

روشن است چراغتا بدانم که نیستی#سیروس_نوذری

اگر تو فارغی از حال دوستان یارافراغت از تو میسر نمی شود ما ر...

تیره صبحی که مرا از تو سلامی نرسدتلخ روزی که ز شهد تو بیانی ...

رواقِ منظرِ چشمِ من آشیانه ی توستکَرَم نما و فرود آکه خانه، ...

black flower(p,284)

⁨⁨⁨⁨حتما بخوانید👇🏼😭💔رخت عزایت را به تن کردم عزیزماصلا خودم ر...

سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست # در میان این و آن فرص...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط