(فیک لاو)
(فیک لاو)
................
ا.ت: خب دیگه بچه ها بسه خسته شدم
همه:آره
یونا: هیونجین کجا میمونی
(بچه ها هینجینو مینویسم هیون)
هیون:هتل
ا.ت: خب دیگه ول ی باید امشبو بیای پیشه ما دروه هم جمع شیم فیلم ترسناک ببینیم
هیون: اوکی
جیمین: خب دیگه بریم
ادمین: اونا بعد از چند مین به خونه ی ا.ت و یونا رسیدن و همه رفتن داخل اتاقاشون و لباساشونو عوض کردنو اومدن توی هال و ا.ت یک آلمه خوراکی آور و همه نشستن و داشتن فیلمو نگاه میکردن که یک دفعه یچی اومد داخل صفحه و همه جیغ زدن و ا.ت گفت: بر پدر و نادرت لعنت بی ناموس(ایرانی گفت) همینطور داشتن نگاه میکردن که
که یهو...
ببخشید کوتاه شد آخه ۵ تا سناریو نوشتم پشت سره هم و این نوشتم انگشتام داغون شد🖤💜
................
ا.ت: خب دیگه بچه ها بسه خسته شدم
همه:آره
یونا: هیونجین کجا میمونی
(بچه ها هینجینو مینویسم هیون)
هیون:هتل
ا.ت: خب دیگه ول ی باید امشبو بیای پیشه ما دروه هم جمع شیم فیلم ترسناک ببینیم
هیون: اوکی
جیمین: خب دیگه بریم
ادمین: اونا بعد از چند مین به خونه ی ا.ت و یونا رسیدن و همه رفتن داخل اتاقاشون و لباساشونو عوض کردنو اومدن توی هال و ا.ت یک آلمه خوراکی آور و همه نشستن و داشتن فیلمو نگاه میکردن که یک دفعه یچی اومد داخل صفحه و همه جیغ زدن و ا.ت گفت: بر پدر و نادرت لعنت بی ناموس(ایرانی گفت) همینطور داشتن نگاه میکردن که
که یهو...
ببخشید کوتاه شد آخه ۵ تا سناریو نوشتم پشت سره هم و این نوشتم انگشتام داغون شد🖤💜
۵.۱k
۰۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.