امشب

امشب…
پیانوی لبانم را
بی صدادربسترِ نگاهت
به عشقِ تـو
و با قافیه ی چشمانت
بصدا در خواهم آورد
دیدگاه ها (۱)

میبینی سکوتم را؟؟می بینی درماندگی ام را؟؟می بینی نداشتنت چه ...

‌ از لبم هرگز نیفتد بوسه ی گیرای توتا ابد من ساکنم در کوچه ی...

شب از حضور چشمانتقافیه ی غزلشُرِه می کند بر لبانم وحجمی از خ...

▫ ️شب ها گوشه ای از یادت را مرور می کنم شب بخیرهایی را به ست...

چشمانت لرزش شعرندومندرسکوت نگاهت غزل می‌چینم...(:مخاطب.خاص.ه...

من امشب خواهم مُرد ......!چه کسی مانعِ من خواهَد شد....!؟حتی...

چشمانت را آرام ببند که من باهر پلک زدنتهزار باردلتنگ نگاهت م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط