فروشنده عشق

فروشنده عشق
part①⓪
ویو ا/ت:

جیهوپ: میخوای کاری کنم واقعا بترسی؟(با لحن منحرف کننده😁)
ا/ت: هه... هیچ غلطی نمیکنی یعنی نمیزارم بکنی
جیهوپ: در روز های اینده نشونت میدم خوشگله
تهیونگ: حالا که شام نمیخورید به نظرم لذومی نداره کنار هم باشین
جونگ کوک: دقیقااا... جیمین شما برید ما با اینا کار داریم

ویو هِیونگ:

دونه دونه اومدن سمتمون و هرکدومشون دستای یکیمونو گرفتن و مارو کشوندن سمت بیرون از اتاق
ا/ت: ولمون کنید عوضیااا
هانول: اشغال ول کن دستمو
هیونگ: کثافت ولم کن ببینم

بدون اهمیت دادن به حرفامون به کشیدنمون ادامه دادن تا جایی که راه مون از هانول و ا/ت جدا شد راه اونام از هم جدا شد انگار سمت اتاق های جدا میبردنمون
هانول:..
دیدگاه ها (۲)

پیش مهربون🥺🤍

🤣🤣🤣💜

فروشنده عشقpart⑨ویو هِیونگ: حدودا 1ساعتی گذشته بود که در اتا...

اسلاید سوم خطر مرگ دارههه😔

پارت ۲۱ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط