چنان تنهایی وحشتناکی احساس میکردم که خیال خودکشی به سرم ز

چنان تنهایی وحشتناکی احساس میکردم که خیال خودکشی به سرم زد !
چیزی که جلویم را گرفت این تفکر بود که هیچ کس ، مطلقا هیچ کس هز مرگم متاثر نخواهد شد و من در مرگ خییلی تنهاتر از زندگی خواهم بود...
دیدگاه ها (۰)

واقعیتِ اندوه با آن‌چه دیگران از بیرون می‌بینند بسیار متفاوت...

ﺁﺩﻡ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ،ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﮐﻤﺘﺮ ﭼﯿﺰ...

بزرگتر از احساساتت باش ...!این رو من از تو نمی‌خوام ،زندگی م...

...ستاره های  کوچک بي تجربهاز ارتفاع درختان به خاک مي‌افتندو...

"𝙼𝚈 𝙷𝚄𝚂𝙱𝙰𝙽𝙳 𝚆𝙸𝙵𝙴""𝙿𝙰𝚁𝚃_𝟸"چرا باور کردم که تهیونگ وارث خاندان...

هـ؋ـت وارث🍷Part28کار با اسلحه رو بهت یاد میدم ؛گوشی همه چیز ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط