باری دیگر اخم هایم را در هم کشیدمباز هم قلبم احساس تو خ

باری دیگر اخم هایم را در هم کشیدم..باز هم قلبم احساس تو خالی بودن را داشت!
نمی‌دانستم چه کنم ، نمی‌دانستم چقدر مست کنم ، نمی‌دانستم چقدر حواس خودم را پرت کنم تا افکارم سمت تو نرود!
هرکاری کنم افکارم را شاید یا حداقل به احتمال یک درصد میتوانم کنترل کنم..ولی جواب قلبم را چه بدهم؟جواب سوال هایی که والد من از من میکند را چه بدهم؟چقد به سوال های "او کجاست؟ ، چه میکند؟ ، حالش خوب است؟ ، با او خوشحال است؟" جواب نمیدانم دهم؟
چه کردی با من...؟!
دیدگاه ها (۰)

دیگر حتی کلمات قادر به توصیف حالم نیستند.

-برۅ ببوسش تا باۅر کنم ماݪ من نیستے...

حس عجیبیست سپردن تو به شخص دیگری، انگار دلتنگ میشوم برای عشق...

تاحالا کسی رو دوست داشتین که از چشاتون افتاده باشه؟یه حس عجی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط