Our love letter ❤️🪄
Our love letter ❤️🪄
نامهٔ عشق ما
پارت ۱
علامت ها:👇
هوپی: _
ا.ت: +
جون سو: =
(بقیه هم همون موقع میگم)
{داخل دانشگاه از زبان ا.ت}
+داشتم میرفتم تو کلاس که یک دفعه هانول رو مخ امد سمتم دیگه دارم خسته میشم از رفتاراش
[علامت هانول√]
√: های گرل
+:برو کنار بابا کار دارم
✓:میخوام بهت یچیزی بگم
+:نمیخوام بشنوم
(هانول خواست یچیزی بگه که یهو جون سو اومد)
=:سلام ا.تتت
+:اوه خوب شد اومدی باهات یک کاری داشتم
(ا.ت دست جون سو میگیره و به سمت کلاس میرن )
✓:وایسا کارت دارمممم
(چند ساعت بعد)
+:هوففف چقدر درس امروز سخت بود
=:من که خواب بودم اصلا متوجه نشدم استاد چی میگه
=:راستی نظرت چیه امروز بریم بیرون
+:باشه ساعت پنج بیا دنبالم
=:اوکی پنج میبینمت بای بای
+:بای بای
(از زبان ا.ت)
+:داشتم به سمت خونه میرفتم که به یکی خوردم و وسایلام ریختن رو زمین
+:اخخخ چته مواظب باش
_:معذرت میخوام الان برات جمعش میکنم
(از زبان هوپی)
_:داشتم راه میرفتم یهم دختری دیدم که خیلی قشنگ محو تماشاش شدم که یهو خوردم بهش)
+:ممنون که جمعش کردی البته خودت باعث شدی بریزن
_:بازم ببخشید
_:امممم...ببخشید میتونم بپرسم اسمتون چیه
+:ا.ت هستم
_:تو همون دختری نیستی که تو دانشگاه....(هر اسمی خودتون میخواین بزارین) سال دومی؟
+:چرا خودمم چطور
_:چه خوب من و تو یه دانشگاه درس میخونیم
+:عجب
_:امیدوارم موفق بشی
+:همچنین
+:خب اگه کاری نداری من برم کار دارم
_:میشه شمارتونو داشته باشم
+:نه
(هوپی از این حرف شوکه شد)
_:ب..باشه
_: امیدوارم دوباره همو ببینیم
+:(زیر لب)امیدوارم همو دوباره نبیبنیم
_:چیزی گفتی
+:گفتم همچنین
_:اها
_:راستی نظرت چیه من برسونمت خونتون
+:نه ممنون خونم نزدیکه خودم میرم
+:حالا اگه کاری نداری من برم خداحافظ
_:بای
{از زبان هوپی}
خیلی تعجب کردم وقتی دیدم گفت که شمارشو نمیده بهم چون خیلی از دختر های که باهاشون بر میخورد خیلی ازم خواهش میکردن که بهشون شماره بدم و من نمیدادم چون از رفتارشون خوشم و شبیه هرزه ها رفتار میکردن اما این دختر هم رفتارش بهتر بود و هم سنگین بود یک جورایی دلمو برده اخه دختری به خوبی اون ندیدم شاید این حس الکی هست
{از زبان ا.ت}
وقتی از اون پسره خدافظی کردم به سمت خونه رفتم وقتی رسیدم مستقیم رفتم سمت اتاقم و خودمو انداختم رو تخت واقعا خسته بودم میخواسم یکم استراحت کنم که بعد برم آماده شم برم پیش جون سو پس گوشی رو روی ساعت ۴ بعد از ظهر تنظیم کردم و خوابیدم
(پرش زمانی به ساعت ۱۶:۰۰)
ا.ت: با صدای آلارم گوشی از خواب بیدار شدم و رفتم دستشویی و کار های لازمه رو انجام دادم و شروع کردم به آماده شدن و بعد منتظر جون سو موندم تا بیاد دنبالم....
(اسلاید دوم استایل ا.ت برای بیرون رفتن با جون سو)
ادامه بدم ؟
#ادته
#بی_تی_اس
#هوپی
نامهٔ عشق ما
پارت ۱
علامت ها:👇
هوپی: _
ا.ت: +
جون سو: =
(بقیه هم همون موقع میگم)
{داخل دانشگاه از زبان ا.ت}
+داشتم میرفتم تو کلاس که یک دفعه هانول رو مخ امد سمتم دیگه دارم خسته میشم از رفتاراش
[علامت هانول√]
√: های گرل
+:برو کنار بابا کار دارم
✓:میخوام بهت یچیزی بگم
+:نمیخوام بشنوم
(هانول خواست یچیزی بگه که یهو جون سو اومد)
=:سلام ا.تتت
+:اوه خوب شد اومدی باهات یک کاری داشتم
(ا.ت دست جون سو میگیره و به سمت کلاس میرن )
✓:وایسا کارت دارمممم
(چند ساعت بعد)
+:هوففف چقدر درس امروز سخت بود
=:من که خواب بودم اصلا متوجه نشدم استاد چی میگه
=:راستی نظرت چیه امروز بریم بیرون
+:باشه ساعت پنج بیا دنبالم
=:اوکی پنج میبینمت بای بای
+:بای بای
(از زبان ا.ت)
+:داشتم به سمت خونه میرفتم که به یکی خوردم و وسایلام ریختن رو زمین
+:اخخخ چته مواظب باش
_:معذرت میخوام الان برات جمعش میکنم
(از زبان هوپی)
_:داشتم راه میرفتم یهم دختری دیدم که خیلی قشنگ محو تماشاش شدم که یهو خوردم بهش)
+:ممنون که جمعش کردی البته خودت باعث شدی بریزن
_:بازم ببخشید
_:امممم...ببخشید میتونم بپرسم اسمتون چیه
+:ا.ت هستم
_:تو همون دختری نیستی که تو دانشگاه....(هر اسمی خودتون میخواین بزارین) سال دومی؟
+:چرا خودمم چطور
_:چه خوب من و تو یه دانشگاه درس میخونیم
+:عجب
_:امیدوارم موفق بشی
+:همچنین
+:خب اگه کاری نداری من برم کار دارم
_:میشه شمارتونو داشته باشم
+:نه
(هوپی از این حرف شوکه شد)
_:ب..باشه
_: امیدوارم دوباره همو ببینیم
+:(زیر لب)امیدوارم همو دوباره نبیبنیم
_:چیزی گفتی
+:گفتم همچنین
_:اها
_:راستی نظرت چیه من برسونمت خونتون
+:نه ممنون خونم نزدیکه خودم میرم
+:حالا اگه کاری نداری من برم خداحافظ
_:بای
{از زبان هوپی}
خیلی تعجب کردم وقتی دیدم گفت که شمارشو نمیده بهم چون خیلی از دختر های که باهاشون بر میخورد خیلی ازم خواهش میکردن که بهشون شماره بدم و من نمیدادم چون از رفتارشون خوشم و شبیه هرزه ها رفتار میکردن اما این دختر هم رفتارش بهتر بود و هم سنگین بود یک جورایی دلمو برده اخه دختری به خوبی اون ندیدم شاید این حس الکی هست
{از زبان ا.ت}
وقتی از اون پسره خدافظی کردم به سمت خونه رفتم وقتی رسیدم مستقیم رفتم سمت اتاقم و خودمو انداختم رو تخت واقعا خسته بودم میخواسم یکم استراحت کنم که بعد برم آماده شم برم پیش جون سو پس گوشی رو روی ساعت ۴ بعد از ظهر تنظیم کردم و خوابیدم
(پرش زمانی به ساعت ۱۶:۰۰)
ا.ت: با صدای آلارم گوشی از خواب بیدار شدم و رفتم دستشویی و کار های لازمه رو انجام دادم و شروع کردم به آماده شدن و بعد منتظر جون سو موندم تا بیاد دنبالم....
(اسلاید دوم استایل ا.ت برای بیرون رفتن با جون سو)
ادامه بدم ؟
#ادته
#بی_تی_اس
#هوپی
۵.۸k
۰۷ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.