Our love letter♥️🪄
Our love letter♥️🪄
نامهٔ عشق ما
پارت ۲
ا.ت:منتظر جون سو بودم که بهم پیام داد بیام بیرون رفتم بیرون و رفتم پیشش قرار بود باهم پیاده قدم بزنیم ، قدم زدن رو دوست دارم
=:سلام خوشگله
+سلام زشته (این دوست منه😑)
=:آدم باش دیگه باهات خوب رفتار میکنم جنبه داشته باش(عصبی)
+:خیلی خوب آروم باش شوخی کردم 😂
=:نخند بریم تا نزدمت
+:گگگ
(و باهم کلی قدم میزنن و تو راه خسته میشن و میرن تو یک کافه )
{ا.ت و جون سو نشستن چند لحظه بد گارسون آمد پیششون}
گارسون:سلام وقت بخیر چی میل دارید ؟
=:سلام دوتا قهوه لطفاً
گارسون:چشم (سفارش رو ثبت میکنه و میره)
=:وایی ا.ت چه کراش بود
+:خدا شفات بده
=:خفه شو خدایی کراش بود
+:باش برو بش بگو کارای عاشقانه کنین باهم
=:میرم میگم اصلا میگم که بیاد باهم بخوابیم
+خدایا حالت خوشه بهتره بریم تیمارستان بستریت کنیم
=:چیه خو عاشق نشدی
+:نه نشودم و هیچ وقت هم قرار نیست بشم
(جون سو خواست چیزی بگه که گارسونه امد و قهوه هارو آورد)
=:آقا شما..
+:جون سو ساکت.. ممنون
(و گارسون رفت)
=:چرا نزاشتی بهش بگم
+تو واقعا عقلتو از دست دادی
=:اره با دیدن اون عقلمو از دست دادم
+:خانوم خانوما از نظر روان شناسی باید چند ماه بشه تا سابت بشه که واقعا عشقی در کار بوده
=: حالا برای من روان شناس نشو من این چیزا رو نمیفهمم من میخوام
+: داری اعصابمو خورد میکنی بسه قهوه وتو بخور
(شروع میکنن به خوردن و یکم حرف میزنن)
=:اونیی(مظلوم)
+:هاا
=: لطفاً من میخوام بهش ابراز علاقه کنم
+:عزیز من من بخواطر تو میگم اگه بهت توهین کرد چی اگه پست زد و یا اگه خودش وارد رابطه می بود چی بیشتر صدمه میبینی
=:درسته ولی من میخوام از فرستم استفاده کنم نمیخوام چند وقت بد افسوس بخورم که...
+:خیلی خوب باشه من میرم بیرون منتظرت میمونم زودتر بهش بگو بیا
=:مرسیی
+:من رفتم
=:باشه
{ویو جون سو}
یک استرس داشتم چطوری میتونستم بهش بگم ؟
قطعا وقتی حسم رو نصب بهش بگم بهم میخنده ولی خوب من باید بهش بگم من باید استوار باشم
من باید بتونم کلمه نه رو بشنوم و به خودم امید واری دادم و صداش کردم بیاد
[علامت اون پسر،گارسون ∆]
∆:امری داشتید
=:میشه بشینید باهاتون کار دارم
∆: با اجازتون... چه کاری دارین ؟
=: میخوام یه حرفی بزم که ازت میخوام محکم جوابمو بدی
∆: خیلی خوب بگید
=:ببینید من..دو
∆:منم
=:ها
∆: میدونم میخوای چی بگی از نگاهت معلومه از حرارت چشمات من از وقتی که اومدم سمتتون چشمام به صورت با مزت خورد یه حسایی توم به وجود امد و از این که تو این فضا بودی خوشحال بودم
=: واقعا ؟
∆: اره... اجازه دارم بهت بگم عزیزم
=: اره بگو
∆: پس عزیزم اسمت چیه؟
=:او راست میگی یادم رفت اسممو بگم اسمم جون سو هست
∆:چه اسمه قشنگی برام دارای تعجب هست که تصادفی هست یانه؟
#هوپی
نامهٔ عشق ما
پارت ۲
ا.ت:منتظر جون سو بودم که بهم پیام داد بیام بیرون رفتم بیرون و رفتم پیشش قرار بود باهم پیاده قدم بزنیم ، قدم زدن رو دوست دارم
=:سلام خوشگله
+سلام زشته (این دوست منه😑)
=:آدم باش دیگه باهات خوب رفتار میکنم جنبه داشته باش(عصبی)
+:خیلی خوب آروم باش شوخی کردم 😂
=:نخند بریم تا نزدمت
+:گگگ
(و باهم کلی قدم میزنن و تو راه خسته میشن و میرن تو یک کافه )
{ا.ت و جون سو نشستن چند لحظه بد گارسون آمد پیششون}
گارسون:سلام وقت بخیر چی میل دارید ؟
=:سلام دوتا قهوه لطفاً
گارسون:چشم (سفارش رو ثبت میکنه و میره)
=:وایی ا.ت چه کراش بود
+:خدا شفات بده
=:خفه شو خدایی کراش بود
+:باش برو بش بگو کارای عاشقانه کنین باهم
=:میرم میگم اصلا میگم که بیاد باهم بخوابیم
+خدایا حالت خوشه بهتره بریم تیمارستان بستریت کنیم
=:چیه خو عاشق نشدی
+:نه نشودم و هیچ وقت هم قرار نیست بشم
(جون سو خواست چیزی بگه که گارسونه امد و قهوه هارو آورد)
=:آقا شما..
+:جون سو ساکت.. ممنون
(و گارسون رفت)
=:چرا نزاشتی بهش بگم
+تو واقعا عقلتو از دست دادی
=:اره با دیدن اون عقلمو از دست دادم
+:خانوم خانوما از نظر روان شناسی باید چند ماه بشه تا سابت بشه که واقعا عشقی در کار بوده
=: حالا برای من روان شناس نشو من این چیزا رو نمیفهمم من میخوام
+: داری اعصابمو خورد میکنی بسه قهوه وتو بخور
(شروع میکنن به خوردن و یکم حرف میزنن)
=:اونیی(مظلوم)
+:هاا
=: لطفاً من میخوام بهش ابراز علاقه کنم
+:عزیز من من بخواطر تو میگم اگه بهت توهین کرد چی اگه پست زد و یا اگه خودش وارد رابطه می بود چی بیشتر صدمه میبینی
=:درسته ولی من میخوام از فرستم استفاده کنم نمیخوام چند وقت بد افسوس بخورم که...
+:خیلی خوب باشه من میرم بیرون منتظرت میمونم زودتر بهش بگو بیا
=:مرسیی
+:من رفتم
=:باشه
{ویو جون سو}
یک استرس داشتم چطوری میتونستم بهش بگم ؟
قطعا وقتی حسم رو نصب بهش بگم بهم میخنده ولی خوب من باید بهش بگم من باید استوار باشم
من باید بتونم کلمه نه رو بشنوم و به خودم امید واری دادم و صداش کردم بیاد
[علامت اون پسر،گارسون ∆]
∆:امری داشتید
=:میشه بشینید باهاتون کار دارم
∆: با اجازتون... چه کاری دارین ؟
=: میخوام یه حرفی بزم که ازت میخوام محکم جوابمو بدی
∆: خیلی خوب بگید
=:ببینید من..دو
∆:منم
=:ها
∆: میدونم میخوای چی بگی از نگاهت معلومه از حرارت چشمات من از وقتی که اومدم سمتتون چشمام به صورت با مزت خورد یه حسایی توم به وجود امد و از این که تو این فضا بودی خوشحال بودم
=: واقعا ؟
∆: اره... اجازه دارم بهت بگم عزیزم
=: اره بگو
∆: پس عزیزم اسمت چیه؟
=:او راست میگی یادم رفت اسممو بگم اسمم جون سو هست
∆:چه اسمه قشنگی برام دارای تعجب هست که تصادفی هست یانه؟
#هوپی
۷.۳k
۰۷ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.