ازدواج اجباری p13
جیمین هم شلاق رو آورد و با گریه به لنا میزد .
جیمین: هق مگه هق من برات چی کم گذاشت ماز عشقم هااااا
لنا:ولم کننن هق هققق
جیمین اسلحه اش رو روی سر لنا گذاشت .
جیمین :یا همین الان گم میشی میری ههه هه یا هه همین الان میمیری .
لنا:(فرار کرد و رفت )
جیمین نشست رو مبل و کلی گریه کرد .
ا.ت:بعد به من میگی هرزه
جیمین ا.ت رو بغل کرد .
جیمین :منو ببخش
ا.ت:ب باش
جیمین :معذرت میخوام که هرچی فحش داشتم از دهنم آوردم بیرون هق
ا.ت هم زد زیر گریه
ا.ت:جیمین
جیمین:جونم
ا.ت:دوست دارم
جیمین یک دل نه صد دل عاشق ا.ت شد .
جیمین :منم دوست دارم بیبی
ا.ت :بیا بریم بخوابیم
جیمین:بریم عشقم
* ا.ت و جیمین عاشق هم شدن و رفتن خوابیدن *
*پرش زمانی به ۳ روز بعد *
*ویو ا.ت *
وقتی از خواب پاشدم دیدم ش*ورتم خیسه (منحرف نشید )
دیدم دلمم درد میکنه ، نگو پریود شدم اههههههههههههههه
جیمین کنارم نبود ، رفتم تو آشپز خونه که برا خودم یه چیزی درست کنم کوفت کنم (ا.ت بی اعصاب😂) که دیدم جیمین داره صبحانه درست میکنه .پ، رفتم از پشت بغلش کردم .
ا.ت:صبح بخیر
جیمین:صبح بخیر عشقم
جیمین:چرا اعصاب نداری بیبی؟
ا.ت:چون پریودم
جیمین:آها
ا.ت:من میرم سفره رو بچینم
جیمین:نه عزیزم تو برو بشین من میچینم .
ا.ت:باش
کامنت بزارین
جیمین: هق مگه هق من برات چی کم گذاشت ماز عشقم هااااا
لنا:ولم کننن هق هققق
جیمین اسلحه اش رو روی سر لنا گذاشت .
جیمین :یا همین الان گم میشی میری ههه هه یا هه همین الان میمیری .
لنا:(فرار کرد و رفت )
جیمین نشست رو مبل و کلی گریه کرد .
ا.ت:بعد به من میگی هرزه
جیمین ا.ت رو بغل کرد .
جیمین :منو ببخش
ا.ت:ب باش
جیمین :معذرت میخوام که هرچی فحش داشتم از دهنم آوردم بیرون هق
ا.ت هم زد زیر گریه
ا.ت:جیمین
جیمین:جونم
ا.ت:دوست دارم
جیمین یک دل نه صد دل عاشق ا.ت شد .
جیمین :منم دوست دارم بیبی
ا.ت :بیا بریم بخوابیم
جیمین:بریم عشقم
* ا.ت و جیمین عاشق هم شدن و رفتن خوابیدن *
*پرش زمانی به ۳ روز بعد *
*ویو ا.ت *
وقتی از خواب پاشدم دیدم ش*ورتم خیسه (منحرف نشید )
دیدم دلمم درد میکنه ، نگو پریود شدم اههههههههههههههه
جیمین کنارم نبود ، رفتم تو آشپز خونه که برا خودم یه چیزی درست کنم کوفت کنم (ا.ت بی اعصاب😂) که دیدم جیمین داره صبحانه درست میکنه .پ، رفتم از پشت بغلش کردم .
ا.ت:صبح بخیر
جیمین:صبح بخیر عشقم
جیمین:چرا اعصاب نداری بیبی؟
ا.ت:چون پریودم
جیمین:آها
ا.ت:من میرم سفره رو بچینم
جیمین:نه عزیزم تو برو بشین من میچینم .
ا.ت:باش
کامنت بزارین
۹.۸k
۳۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.