صبحی ڪہ تو باشی و غزڸ باشد و "آغوش"..یڪ صبح پر ازخاطره ونیڪ "سرشت" است..ڪَویـی ڪہ در آغوش خودت"معجزه" دارے..آغوش توچوڹ تڪہاے از باغ "بهشت" است..