ای که با عطر تنت شور به جانم دادی

ای که با عطر تنت شور به جانم دادی
حس بوییدن گل را به خزانم دادی

تشنه لب بودم و مستانه مرا بوسیدی
باغ انگور به صحرای لبانم دادی

من کجا شوق غزلخوانی و آواز کجا
این چه رقصی است که تو یاد زبانم دادی

با نگاهی که پر از قافیه و ایجاز است
رونقی تازه به آهنگ بیانم دادی

بی خدا بودم و از قبله ی دل رو گردان
آمدی معجزه را خوب نشانم دادی

آنقدَر محو تماشات شدم تا اینکه
لحن تکبیر به آوای اذانم دادی

آسمان رنگ از آن چشم شررخیز تو باخت
جلوه ای ناب به تنپوش جهانم دادی
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAADwlabGn5JpFx5ds8A
دیدگاه ها (۹)

یوسف گمگشته هم روزی به کنعان میرسدهر چه را خواهی، نخواهی، شک...

مرا ... !به نجابت دستانی ؛اسیر نگاهی کن ...تا چشم دکمه های پ...

دیشب تورا بوسیدمت وقتیکه چشمت خواب بود وقتی که دنیا غـــرق د...

ریشه کلمه چند مرده حلاجی !ریشه این ضرب المثل برمی‌گردد. به ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط