مستم از لب های تو دیگر نیاور باده ای

مستم از لب های تو دیگر نیاور باده ای
در دعا خوانی چشمت وا نکن سجاده ای

من خمار و ناخوش و بیمار و مجنون بودم و
با نگاهی مهربان من را تو از نو زاده ای

بوسه باران می کنم لبهای شیرین تو را
از برای سیل بارانی چنین،آماده ای؟

از خماری دو چشمان تو سر زد تشنگی
با لبانت ، تشنه را جام حیاتی داده ای

زندگی در چشم تو معنای بهتر دارد و
بر لبانت شعر من دارد بیان ساده ای.. 💫
💜 💋 💕 💋 💕 💋 💕 💋 💕 💋 💕 💋 💕 💋 💕 💕 💋 💕 💋 💕 💋 💕 💋 💕 💕 💕 💋 💕 💋 💕 💕 💋 💕 💋 💕 💋 💕 💋 💜
💥
دیدگاه ها (۱)

✍ زلف طلاییای کاش دلت از دل تنگم خبری داشتیا ناله ی من در دل...

☆تو سوز آه من ای مرغ شب چه میدانی؟ندیده ای شب من تاب و تب چه...

گذاشتم بروی تا مرام بگذارمبه دل شکستنِ تو احترام بگذارمسکوت ...

میدونی "دوست دارم" یعنی چی؟د: دلمو بهت میدمو: ولت نمیکنمس: س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط