KI part 11
که یهو زن/مرده افتاد رو زمین و پشتش جیمین رو دیدم.
+وای از کجا پیدات شد
^جای دستت درد نکنته؟
+ممنون
رومو اونر کردم و دیدم پلیس ها اومدن و دارن یونجی رو میبرن بیمارستان. وقتی رومو سمت جایی که زن/مرده افتاد کردم دیدم نیست.
همجا دنبالش گشتم ولی نتونستم پیداش کنم. دیگه تصمیم گرفتم برم سمت بیمارستان.
بیمارستان:
رفتم کنار تختش. خواب بود و بهش سرم وصل کردن. نمیدونم چرا وقتی رفتم بالای سرش اشکم داشت در میومد. گریم گرفت و پرده های کنار تختشو کشیدم. اشکم میریخت روی گونه های یونجی و سعی کدم که گریه نکنم اما یهم با صدای اروم گفت:
- تهیونگا گریه نکن خیس شدم.
خندم گرفت و دستشو گرفتم.
+سعی کن زود خوب شی. نمیتونی با این سر و صورت بری سر صحنه
-واقعا نگران اونی؟
+اره خب کارته
-گمشو بیرون تهیونگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ
رفتم بیرون و پرده هارو کشیدم. رومو اونور کردم که دیدم....
ذوق دارم...
+وای از کجا پیدات شد
^جای دستت درد نکنته؟
+ممنون
رومو اونر کردم و دیدم پلیس ها اومدن و دارن یونجی رو میبرن بیمارستان. وقتی رومو سمت جایی که زن/مرده افتاد کردم دیدم نیست.
همجا دنبالش گشتم ولی نتونستم پیداش کنم. دیگه تصمیم گرفتم برم سمت بیمارستان.
بیمارستان:
رفتم کنار تختش. خواب بود و بهش سرم وصل کردن. نمیدونم چرا وقتی رفتم بالای سرش اشکم داشت در میومد. گریم گرفت و پرده های کنار تختشو کشیدم. اشکم میریخت روی گونه های یونجی و سعی کدم که گریه نکنم اما یهم با صدای اروم گفت:
- تهیونگا گریه نکن خیس شدم.
خندم گرفت و دستشو گرفتم.
+سعی کن زود خوب شی. نمیتونی با این سر و صورت بری سر صحنه
-واقعا نگران اونی؟
+اره خب کارته
-گمشو بیرون تهیونگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ
رفتم بیرون و پرده هارو کشیدم. رومو اونور کردم که دیدم....
ذوق دارم...
- ۴.۵k
- ۲۸ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط