عادت کرده ایم

عادت کرده ایم

انقدر که یادمان رفته است

شب مثل سیاهی موهایمان ناگهان میپرد

و یک روز

انقدر صبح میشود

که برای بیدار شدن

دیر است . . .

#لیلاکردبچه
دیدگاه ها (۱)

اونقدر کینه تو دلم هست که حاضرم خودمو نابود کنم ولی تورو مجا...

‍ آینه زن ها را خوب مے فهمدکه تمام غربت شان راپشت رژ قرمزخط...

یک جای دوست داشتنمان ایراد دارد که شش ماهه فارغ میشویم یک ج...

آسوده بخواب سرباز هموطنم که سرنوشت تا ابد برایت مرخصی رد ک...

حل می شود شکوهِ غزل در صدای توای هرچه هست و نیست در عالم فدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط