انشایم که تمام شد

انشایم که تمام شد
معلم با خط کش چوبی اش زد پشت دستم
و گفت جمله هایت زیباست …
گفتم اجازه آقا …
پس چرا میزنید؟؟؟
نگاهم کرد …
پوزخند تلخی زدو گفت:
میزنم تا همیشه یادت بماند
خوب نوشتن و زیبا فکر کردن در این دنیا
تاوان دارد!
دیدگاه ها (۱)

اے ڪاش..دلم پنجره‌اے دیگر داشت..اے ڪاش....خــــدا فقط شقایق ...

گاهی وقتا...حرفای دلت...اینقدر خصوصی میشه...اینقدر درک کردن ...

گاهی آنقدر دلم از دنیا سیر می شود که میخواهم تا سقف آسمان پر...

گیسوانم موج موج ... و شانه هایت سنگ سنگ ... موج را آغوش ِ سن...

زندانی کوچک از تراس به حیاط تاریک و درخت های درهم پیچیده نگا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط