درخواستی

#درخواستی
#تکپارتی
تو عضو نهم بودی و داشتی یه شب دیگه رو توی خوابگاه کنار پسرا میگذروندی و برای تازه کردن گلوت پا شدی تا یکم آب بخوری و توی راه برگشت به پوزیشن قبلیت پات توی پاچه ی شلوارت گیر کرد و......
چان: خیلی غیر منتظره دستاشو دور کمرت حلقه میکنه و یکم بعد از خیره شدن بهت دست برمیداره و شروع میکنه به آنالیز کردن خودت و بدنت تا آسیبی ندیده باشی
☆☆
چانگبین: وقتی افتادی روش صدای ناله اش در اومد که باعث شد همه ی نگاه ها به سمت شما بره و بعد شروع کرد به غرغر کردن که چرا حواستو جمع نکردی
☆☆
لینو:
_میدونم بهم یه حسایی داری ولی زندگی یه کیدراما با ژانر عاشقانه نیس لی ا/ت
☆☆
هیونجین: وقتی دید که داری روش فرود میای خیلی غیر ارادی جاخالی داد
☆☆
هان: یه لبخند سنجابی تحویلت داد و بعد کمکت کرد بلند شی
☆☆
فلیکس:
_اووووو فکر نمیکردم از این کارای رمانتیک هم بلد باشی (لبخند ملیحانه)
×ن...نه باور کن پام گیر کرد و...(پرید وسط حرفت)
_درکت میکنم بعضی وقتا اعتراف کردن سخته پس باید از راه های دیگه وارد شی
☆☆
سونگمین: اونقد با حالت پوکر فیس نگات کرد تا خودت تصمیم گرفتی بلند شی از روش
☆☆
آی ان: به وضوح میشد سرخ شدن صورتشو ببینی اما نه از خجالت بلکه از کاری که قرار بود در آینده ی نه چندان دور انجام بده چون وقتی افتادی روش زانوت به بد جایی برخورد کرده بود
ENF