به او گفتم

به او گفتم:
در چشم هاى من دقيق تر نگاه كن!
جز تو
هيچ چيزى در آن نيست...
دیدگاه ها (۱)

بشناس مرا حکایتی غمگینمافسانه‌ی تیره‌ی شــبـــی ســنگیـــنــ...

انگشتت راهرجای نقشه خواستی ، بگذارفرقی نمی کند ...تنهایی منع...

با مـــن قدم بزن تنهاتــــر از همه اِی مصرعِ سکوت ...

به آیه آیه چشم خمار تو سوگندپس از ان نگاه خرابت شراب نازل شد

طبیعت

متأسفمكه تو غمگينىو دست هاى من،دورند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط