بشناس مرا حکایتی غمگینم

بشناس مرا حکایتی غمگینم

افسانه‌ی تیره‌ی شــبـــی ســنگیـــنـــم

تلخم، کدرم، شکسته‌ام، بیمارم

ای دوست! شناختی مرا؟ من اینم
دیدگاه ها (۰)

انگشتت راهرجای نقشه خواستی ، بگذارفرقی نمی کند ...تنهایی منع...

یاد ِ تو می وزد ولی... بی خبرم ز جای توکز همه سوی می رسد... ...

به او گفتم:در چشم هاى من دقيق تر نگاه كن!جز تو هيچ چيزى در آ...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

بسم الله الرحمن الرحیمپاسخ قسمت اول : خدا را با هر یک از اس...

My Vampire Mate Season 2 part : ۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط