سالها رو به قبله بودم

سالها رو به قبله بودم
و می گفتم دیگر هیچکس از من عاشقانه ای نخواهد شنید.
آمدی.
رد شدی.
بند دلم پاره شد.
کاش می فهمیدی چه لذتی دارد پاره شدن طناب یک اعدامی!
(لیلا کردبچه)
دیدگاه ها (۷)

به خاطر مردم است که می گویمگوش هایت را کمی نزدیک دهانم بیار،...

من سردم استو تمام رنگ های گرم دنیا رازنان دیگری شال گردن باف...

. کلاس اول دبستان، یزد بودم سال ١٣٤٠، وسطای سال اومدیم تهرا...

دلتنگی هایم را سکوت می‌کنمو دوباره آن ها را در کاسه صبر می ر...

پارت دو🍷 :عزیزترین دشمن من 🍷:ویو جونگ کوک :یونگی اومد داخل م...

یادته همیشه می گفتم دوس دارم از دور ببینمت؟ بعد تو لجباز می ...

ویو ا /تکه یهو دستش رو گذاشت روی رون پام و فشار داد و گفت بی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط