ℳ𝒶𝓃𝓈𝒾ℴ𝓃 ℴ𝒻 𝓋𝒶𝓂℘𝒾𝓇ℯ𝓈🏰🧛🏻
ℳ𝒶𝓃𝓈𝒾ℴ𝓃 ℴ𝒻 𝓋𝒶𝓂℘𝒾𝓇ℯ𝓈🏰🧛🏻
𝔓𝔞𝔯𝔱:²
ا/ت ویو:
آیشششششش مرتیکه پفیوز
یعنی من امروز باید دو ساعت اضافه کاری کنم نهههههههه😫😭
خدایا به من صبر بده
ا/ت: آبجی!آبجی
سونی:چیه؟
ا/ت:من نمیخوام تا ساعت 10 کار کنم
سونی:مجبوری میخواستی خواب نمونی
ا/ت:آبجیییییییییی😫😫😫
سونی:خوب میگی من چیکار کنم منم مثل خودتم فقط من 3 ساعت اضافه کاری دارم
ا/ت:باشه برو سر کارت هوفف
سونی:بای
ا/ت:بای
کوک ویو:
آخی دلم خنک شد که بهشون تنبیه دادم خخخخخخخخ(خنده🤣)
وای چرا حالم خوب نیست تا همین چند دقیقه پیش خوب بودم
وای نه تشنمه حالا چیکار کنم
آها تهیونگ می تونه بهم خون برسونه باید بهش زنگ بزنم
{مکالمه کوک و ته}
کوک:الو سلام ته خوبی
ته:به به کوک خان سلام چه عجب زنگ زدی
کوک:تهیونگ الان اصلا وقت خوبی برای شوخی نیست
ته:اوکی خوبی چی شده
کوک:ته خون میخوام
ته:چیییی؟الان آخه
کوک:آره
ته:الان من چیکار کنم
کوک:برام خون بیار
ته:اوکی الان کجایی؟
کوک:الان کجا میتونم باشم؟
ته:باشه حالا نخور مارو
کوک:تهیونگگگگگگگگ!
ته:باشه اومدم
کوک:اومدی همراه جیمین بیا
ته:باشه بای
کوک:بای
{پایان مکالمه}
تهیونگ ویو:
(بعد مکالمه)
باید برم عمارت از جین هیونگ خون بگیرم
«یک نکته الان تهیونگ توی دفتر شخصی کارخونه خودش و ² تا برادراش بود»
پس بزار بهش بگم : مکالمه جین و ته 👇🏻👇🏻
ته:سلام هیونگ خوبی
جین:سلام تهیونگ خان خسته نباشی
ته:شما هم همینطور
جین:مرسی...کاری داشتی زنگ زدی؟
ته:آره کمی خون میخوام
جین:خون !خون برای کی؟
ته:برای کوک
جین:خون الان
ته:آره گفت فوری هست چون توی شرکت هست
جین:ولی چرا الان مگه دیشب به اندازه نخورده بود؟!
ته:نمی دونم ولی گفت سریع بیارم حالا داری کمی بهم بدی
جین:آره بیا عمارت تا بهت بدم
ته:باشه دارم میام
جین:باشه مواظب خودت باش
ته:اوکی بای
جین:خدافظ
__پایان مکالمه__
راه افتادم سمت عمارت با آخرین سرعت میرفتم و راه ³⁰ مینی رو توی ¹⁰ مین رفتم و رسیدم عمارت،خون رو از جین گرفتم و رفتم سمت شرکت
ا/ت ویو:
................
_______________&_______________
لایک و کامنت یادت نره 😉😉
((نکته جناب جئون و اعضا شبها قبل از خواب خون میخورند که در طول روز نیازمند به خون نشوند«کتابی شد😅»))
کامنت چک بشه
𝔓𝔞𝔯𝔱:²
ا/ت ویو:
آیشششششش مرتیکه پفیوز
یعنی من امروز باید دو ساعت اضافه کاری کنم نهههههههه😫😭
خدایا به من صبر بده
ا/ت: آبجی!آبجی
سونی:چیه؟
ا/ت:من نمیخوام تا ساعت 10 کار کنم
سونی:مجبوری میخواستی خواب نمونی
ا/ت:آبجیییییییییی😫😫😫
سونی:خوب میگی من چیکار کنم منم مثل خودتم فقط من 3 ساعت اضافه کاری دارم
ا/ت:باشه برو سر کارت هوفف
سونی:بای
ا/ت:بای
کوک ویو:
آخی دلم خنک شد که بهشون تنبیه دادم خخخخخخخخ(خنده🤣)
وای چرا حالم خوب نیست تا همین چند دقیقه پیش خوب بودم
وای نه تشنمه حالا چیکار کنم
آها تهیونگ می تونه بهم خون برسونه باید بهش زنگ بزنم
{مکالمه کوک و ته}
کوک:الو سلام ته خوبی
ته:به به کوک خان سلام چه عجب زنگ زدی
کوک:تهیونگ الان اصلا وقت خوبی برای شوخی نیست
ته:اوکی خوبی چی شده
کوک:ته خون میخوام
ته:چیییی؟الان آخه
کوک:آره
ته:الان من چیکار کنم
کوک:برام خون بیار
ته:اوکی الان کجایی؟
کوک:الان کجا میتونم باشم؟
ته:باشه حالا نخور مارو
کوک:تهیونگگگگگگگگ!
ته:باشه اومدم
کوک:اومدی همراه جیمین بیا
ته:باشه بای
کوک:بای
{پایان مکالمه}
تهیونگ ویو:
(بعد مکالمه)
باید برم عمارت از جین هیونگ خون بگیرم
«یک نکته الان تهیونگ توی دفتر شخصی کارخونه خودش و ² تا برادراش بود»
پس بزار بهش بگم : مکالمه جین و ته 👇🏻👇🏻
ته:سلام هیونگ خوبی
جین:سلام تهیونگ خان خسته نباشی
ته:شما هم همینطور
جین:مرسی...کاری داشتی زنگ زدی؟
ته:آره کمی خون میخوام
جین:خون !خون برای کی؟
ته:برای کوک
جین:خون الان
ته:آره گفت فوری هست چون توی شرکت هست
جین:ولی چرا الان مگه دیشب به اندازه نخورده بود؟!
ته:نمی دونم ولی گفت سریع بیارم حالا داری کمی بهم بدی
جین:آره بیا عمارت تا بهت بدم
ته:باشه دارم میام
جین:باشه مواظب خودت باش
ته:اوکی بای
جین:خدافظ
__پایان مکالمه__
راه افتادم سمت عمارت با آخرین سرعت میرفتم و راه ³⁰ مینی رو توی ¹⁰ مین رفتم و رسیدم عمارت،خون رو از جین گرفتم و رفتم سمت شرکت
ا/ت ویو:
................
_______________&_______________
لایک و کامنت یادت نره 😉😉
((نکته جناب جئون و اعضا شبها قبل از خواب خون میخورند که در طول روز نیازمند به خون نشوند«کتابی شد😅»))
کامنت چک بشه
۳.۷k
۱۱ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.