hot chocolate

پارت ¹¹
کوک : مگه تو از الکل بدت نمیومد
یونا : دیگه بدم نمیاد راستی این ۹۰ درصده که
کوک : ضرفیتم زیاده
جنی : خدایا خودت نجاتش بده ...........جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ مرد
یونا : نونا اون قرار بود بمیره
جنی : پس کی دختره رو میگیره
کوک : عاشقانه که نیست ترسناکه
جنی : چی میشه اخرش
یونا : همه میمیرن
بعد از تموم شدن فیلم بچه ها رفتن ماهم رفتیم که بخوابیم
داشتیم از پله ها بالا میرفتیم که پای جنی پیچ خورد
کوک : جنی مرد
جنی : کوفت
یونا : نونا ناقص میشود
جنی : ایش احمقا
اومد بلند بشه بغلش کردم و بردمش بالا و گذاشتمش رو تختش
جنی : ممنونم داداش گلم
کوک : خواهش شب خوش
رفتم تو اتاقم و خوابیدم
صبح روز بعد
ویوی یونا
از خواب بیدار شدم نگاه به ساعت کردم ساعت ۷ بود خیلی سروصدا بود رفتم حموم و بعدش یه هودی که تا روی زانو بو با یه شلوارک پوشیدم تا رفتم بیرون فهمیدم صدا از اتاق جونگکوکه
در زدم جنی درو باز کرد
جنی : عه سلام از خواب بیدارت کردیم
یونا : نونا تو اینجا چیکار می‌کنی ؟
جنی : ام خب
کوک : دارم باهاش بوکس کار میکنم
یونا : نونا توهم بوکس کار می کنی
جنی : مگه توهم بوکس کار می‌کنی
یونا : آره از بچگی کار میکرد یه ساله ولش کردم
کوک : الان نباید بری دانشگاه
یونا : خودتم باید بیای استاد جدید آقای جئون
کوک : عه راست میگی بخاطر اینکه هویتم فاش نشه گفتم استادم
یونا : خداحافظ نونا
رفتم کفشامو پا کردم سریع از خونه رفتم بیرون که شینا زنگم زد
شینا رو از یه مسابقه که ازش بردم میشناسم و باهم دوستیم
شروع مکالمه
شینا : یونا اومدم دانشگاه شما
یونا : مگه دانشگاهت رو عوض کردی
شینا :آره
یونا : هورا
شینا : پشت سرتون نگاه کن
پایان مکالمه
پشت سرم شینا بود
شینا : چطوری دختر
یونا : عالیه عالیم
شینا : اونی استاد جدیدو میشناسی
یونا : چرا
شینا : میگن خیلی سخت گیره
یونا : رسیدیم بدو بریم دفتر مدیر
رفتیم دفتر مدیر شینا خودشو معرفی کرد وقتی رفتیم بیرون لیا رو با چند نفر دیگه جلوم دیدم
یونا : سلام خوشگله
لیا : بیا به عنوان یه همکلاسی باشیم
یونا : چی
میشا : یونا لیا نمی‌خواد دوست صمیمیت باشه اوکی
یونا : باشه ولی میتونم که بغلش کنم
لیا : آره میتونی
بغلش کردم و در گوشش گفتم
یونا : بعد ۱۱ سال دوستی ممنونم که به دوستای جدیدت فروختیم " آروم "
ازش جدا شدم و با شینا رفتیم تو کلاس من کنار پنجره نشستم اونم کنار من
شینا : هی دختر تا منو داری غم نداری
استاد اومد
کوک : سلام من جئون جونگکوکم و ۲۴ سالمه بلند بشین خودتونو معرفی کنید
لیا : استاد ما کلا ۷ نفریم
کوک : شروع کن از خودت
لیا : پارک لیا هستم " خنده "
میشا : چا میشا " خنده "
هیوجو : هان هیوجو " خنده "
هانی : جانگ هانی " خنده "
جین هی: دو جین هی " خنده "
شینا : لی شینا " سرد "
یونا :......
دیدگاه ها (۳)

hot chocolate

یه آرزو بکن یه سوال هم از من بپرس

عیدتون مبارکککککککککککککککککککککککککککککککککککک

hot chocolate

یونا یهو روی پاهام یه دستی احساس کردم که داشت رون پام فشار ...

پارت ۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط