دلنوشته ام برای کسی ک دیگر بین ما نیست💔
دلنوشتهام برای کسی ک دیگر بین ما نیست💔
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صبح جمعه 13امین روز از دهمین ماه سال
از خواب ک بیدار شدم طبق عادت روزانه سراغ گوشیام رفتم
نت را ک روشن کردم دنیا روی سرم آوار شد
خندیدم
-مگر میشود؟؟
بلند تر خندیدم
-امکاان ندارد
بین خنده هایم بغض کردم
-سردار؟!
اشکهایم پایین ریخت
-ن امکان ندارد!!!
گریهام شدت گرفته بود
نمیدانم تا تلویزیون خودم را چگونه رساندم
روشن ک شد
نوار مشکی رنگ سمت چپ تلویزیون سوسوی امیدم را نا امید کرد...
دیگر توان ایستادن روی پاهایم را نداشتم
سقوط کردم
صدای هق هق هایم در خانهی بی روح پخش میشد
آری بی روح
تو رفتی و روح ما نیز با تو آمد
س روز عزای عمومی...
کم نیست؟؟
فقط س روز؟؟
انصاف نیست!!!
باید تا روز انتقامِ خون بی گناهت عزای عمومی اعلام میشد
16امین روز از دهمین ماه سال
روزی ک رهبر بر پیکر پاکت نماز خواند
اشکاهیش را دیدم
بغضی ک فرو خورده شد
صدایی ک میلرزید
و چشم هایی ک سرخ تر از همیشه بود...
حاج قاسم
کاش بلند میشدی
اشک های رهبرمان را پاک میکردی...
ب راستی خیل جمعیت را دیدی ک ب پیشوازت آمده بودند!؟
در این چن روز عکس دستت را در صفحه های مجازی دیدم
چ سری دارد این دست
و آن انگشتر عقیق...
چه سری دارد...
حقا ک تو در قلب هایمان زندهای
گمان میکردند با رفتن تو ریشه های این مملکت نیز می خشکد
ولی نمیدانستند ک ما بذر هایی در دل خاکیم و ریشه میزنیمو ریشه میزنیم تا انتقام خونت را بگیریم...
ما گریه میکنیم اما ن برای رفتن تو...
برای خودمان ک تازه فهمیدیم با رفتن تو یتیم شدیم...
حاج قاسم
راهت را ادامه خواهیم داد
سربازی میشویم ک برای خاک میهنش جان میدهد
آسوده بخواب ک ما بیدارم
همانطور ک ما آسوده خوابیدیم و تو بیدار بودی...
• #انتقام_سخت
• #سردار_سلیمانی
• #قاسم_سلیمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صبح جمعه 13امین روز از دهمین ماه سال
از خواب ک بیدار شدم طبق عادت روزانه سراغ گوشیام رفتم
نت را ک روشن کردم دنیا روی سرم آوار شد
خندیدم
-مگر میشود؟؟
بلند تر خندیدم
-امکاان ندارد
بین خنده هایم بغض کردم
-سردار؟!
اشکهایم پایین ریخت
-ن امکان ندارد!!!
گریهام شدت گرفته بود
نمیدانم تا تلویزیون خودم را چگونه رساندم
روشن ک شد
نوار مشکی رنگ سمت چپ تلویزیون سوسوی امیدم را نا امید کرد...
دیگر توان ایستادن روی پاهایم را نداشتم
سقوط کردم
صدای هق هق هایم در خانهی بی روح پخش میشد
آری بی روح
تو رفتی و روح ما نیز با تو آمد
س روز عزای عمومی...
کم نیست؟؟
فقط س روز؟؟
انصاف نیست!!!
باید تا روز انتقامِ خون بی گناهت عزای عمومی اعلام میشد
16امین روز از دهمین ماه سال
روزی ک رهبر بر پیکر پاکت نماز خواند
اشکاهیش را دیدم
بغضی ک فرو خورده شد
صدایی ک میلرزید
و چشم هایی ک سرخ تر از همیشه بود...
حاج قاسم
کاش بلند میشدی
اشک های رهبرمان را پاک میکردی...
ب راستی خیل جمعیت را دیدی ک ب پیشوازت آمده بودند!؟
در این چن روز عکس دستت را در صفحه های مجازی دیدم
چ سری دارد این دست
و آن انگشتر عقیق...
چه سری دارد...
حقا ک تو در قلب هایمان زندهای
گمان میکردند با رفتن تو ریشه های این مملکت نیز می خشکد
ولی نمیدانستند ک ما بذر هایی در دل خاکیم و ریشه میزنیمو ریشه میزنیم تا انتقام خونت را بگیریم...
ما گریه میکنیم اما ن برای رفتن تو...
برای خودمان ک تازه فهمیدیم با رفتن تو یتیم شدیم...
حاج قاسم
راهت را ادامه خواهیم داد
سربازی میشویم ک برای خاک میهنش جان میدهد
آسوده بخواب ک ما بیدارم
همانطور ک ما آسوده خوابیدیم و تو بیدار بودی...
• #انتقام_سخت
• #سردار_سلیمانی
• #قاسم_سلیمانی
۵۶.۳k
۱۷ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۶۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.