از آتش نمرود خیالش بغلم سوخت

از آتش نمــــرود خیالش بغلم ســــــــــوخت!

هم کاغذ و دَست ‌وقلم‌و...هم غزلم سوخت!

در وقت #نمازم همه ‌سر سوی"تـــو" بودم...

یک ‌لحظه گذشت‌از سَر و خَیرالعَملم سوخت‌!
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAADwlabGn5JpFx5ds8A
دیدگاه ها (۲۴)

‍بگذار یک کلاغ، چهل کلاغ شود دوست داشتنمان.....ما که نمیخواه...

میتوانم جان دهم در راه چشمانت ولیدر رهت قبلا فنا گشتم،دگر جا...

اگر عاشق نبودم این چنین پیرم نمی کردیبه این تن، این تن وامان...

کنارم نیستی امادر من "تو"یی هست کهصبح ها با من از بستر برمی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط