من چه می دانستم

من چه می دانستم؟
در شبان غم تنهایی خویش
عابد چشم سخن گوی توأم
من دراین تاریکی
من در این تیره شب جانفرسا
زائر ظلمت گیسوی توأم
گیسوان تو پریشان تر از اندیشه ی من
گیسوان تو شب بی پایان...
دیدگاه ها (۱)

#خاص

می گفت.... اگر دوستم داری ثابت کن قسم بخور🥰چشم هایش را بوسید...

من از هفت سنگ می‌ترسم!می‌ترسم آنقدر سنگ روی سنگ بچینمکه دیوا...

می‌دانم تا پلک به‌هم بزنم، می‌آیی:با انار و آینه در دست‌هایت...

قسمت بیست سوم / ۲۳ <><><><><>><>>><><>><><><>﷼ بسمه رب الحسی...

🌱🍒پیکر تراش پیرم و با تیشه ی خیالیک شب تو را ز مرمر شعر آفری...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط