بی تو

بی «تو»

شبیه شاعری هستم که دوپآی غزلش می لنگد،،،

حآل ترانه اش وخیم است،،
واژه هآیش ردیف نمیشوند
هم قبیله غزل هآیم
حال قافیه هایم خوب نیست،،،
رگ خیالم میگیرد...خوب من
«تو» نباشی،،،مدام شعر هآیم سکته میکنند،،،a
دیدگاه ها (۵)

خودم را جآیی، جآ گذاشته ام،،،شآید کنار تو...در بآغ های سیب،،...

حالا که رفته ای،،بیابیا برویم...بعد مرگت قدمی بزنیم،،،ماه را...

تمام دیوانگی ام مال تو،،،،شاید درک کنی،،،،دنیا چه خل میشود و...

خیلی سختهههه :-[ :-/

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط