دلم تنگ است این شب ها یقین دارم که میدانی

دلم تنگ است این شب ها ، یقین دارم که میدانی

صدای غربت من را از احساسم تو میخوانی

شدم از درد و تنهایی گل پژمرده و غمگین

ببار ای ابر پایئزی که دردم را تو می دانی

میان دوزخ عشقت پریشان و گرفتارم

چرا ای مرگ عشقم چنین آهسته می رانی
دیدگاه ها (۲)

برای عاشق تو شدنهیچ بهانه ای لازم نیست!هر چه باشد،میان این ه...

سوگند به آن حس غریبانه ی چشمتبی یاد تو هرگز سخن آغاز نکردم ر...

برمی خیزماز پشت پلکهای خواب آلوده ام به روزنه صبح سلام میکنم...

هزار شب نشسته ام به پای چشم های تو...رها نمی کند مرا هوای چش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط