میدانی ناقص الخلقه بود
میدانی ناقص الخلقه بود !
بقیه می شنیدند چقدر دوستش دارم ؛
اما خودش انگار کر خدادادی بود ... !بقیه می دیدند چقدر محتاج یک نگاه عاشقانه اش هستم ؛
اما خودش ...بقیه می فهمیدند چقدر دستانم هوای پیچیدن دور بازوانش را دارد...اما کوچه ی علی چپ در دسترس تر بود...خلاصه که یا بقیه زیادی باهوش بودند ،
یا او زیادی خنگ ...
بقیه می شنیدند چقدر دوستش دارم ؛
اما خودش انگار کر خدادادی بود ... !بقیه می دیدند چقدر محتاج یک نگاه عاشقانه اش هستم ؛
اما خودش ...بقیه می فهمیدند چقدر دستانم هوای پیچیدن دور بازوانش را دارد...اما کوچه ی علی چپ در دسترس تر بود...خلاصه که یا بقیه زیادی باهوش بودند ،
یا او زیادی خنگ ...
- ۱.۲k
- ۳۱ فروردین ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط