منم دوست دارم با یکی روی برگ ها قدم بزنم
منم دوست دارم با یکی روی برگ ها قدم بزنم
و گوشهایم پر از نجواهای عاشقانه شود
دوست دارم در شب های طولانی پاییز دلی دلواپسم شود
قلبی برایم بتپد و آغوشی در انتظارم باشد
دوست دارم باران که بارید
دست مردانه اش را بگیرم و با هم شروع به دویدن کنیم
دوست دارم در برابر بادهای سهمگین
بدن تنومندش پناهگاهم باشد
تا کی باید بنشینم و عاشقانههای پاییزی دیگران را تماشا کنم
دیگر بس است...
و گوشهایم پر از نجواهای عاشقانه شود
دوست دارم در شب های طولانی پاییز دلی دلواپسم شود
قلبی برایم بتپد و آغوشی در انتظارم باشد
دوست دارم باران که بارید
دست مردانه اش را بگیرم و با هم شروع به دویدن کنیم
دوست دارم در برابر بادهای سهمگین
بدن تنومندش پناهگاهم باشد
تا کی باید بنشینم و عاشقانههای پاییزی دیگران را تماشا کنم
دیگر بس است...
۱۰.۲k
۰۱ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.