آینه گفتچرا دیر کرده است

آینه گفت:چرا دیر کرده است...؟
نکند عشق دیگری او را اسیر کرده است...
.گفتم:او فقط......اسیر من است،فقط لحظه ای چند تاخیر کرده است...
شاید هوا سرد بوده...شاید موعد قرار تغییر کرده است.
خندید آینه ب سادگیم ،گفت:عشق، پاک تورا زنجیر کرده است.
گفتم خموش..چنین سخن مگو... گفت:خوابی....اوسالهاست ک دیر کرده است
در آینه ب خود مینگرم آه ه ه...عشق تو عجیب مرا پیر کرده است...
راست گفت آینه....او برای همیشه دیر کرده است
دیدگاه ها (۱۲)

تقدیم به پدران (اسمانی)سلام پدرم، که سایه وجودت آرام بخش عال...

آدم ها فقط آدم هستند,نه بیشتر و نه کمتر... اگر کمتر از چیزی ...

چند شب پیش عنکبوتی گوشه اتاقم تار تنیده بود ونمی توانست غذای...

کمی که سرت را بالا بگیری... آنجا در زلال شب ، مهتاب را رویت...

آیینه پرسید که چرا دیر کرده استنکند دل دیگری او را اسیر کرده...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط