آینه گفتچرا دیر کرده است
آینه گفت:چرا دیر کرده است...؟
نکند عشق دیگری او را اسیر کرده است...
.گفتم:او فقط......اسیر من است،فقط لحظه ای چند تاخیر کرده است...
شاید هوا سرد بوده...شاید موعد قرار تغییر کرده است.
خندید آینه ب سادگیم ،گفت:عشق، پاک تورا زنجیر کرده است.
گفتم خموش..چنین سخن مگو... گفت:خوابی....اوسالهاست ک دیر کرده است
در آینه ب خود مینگرم آه ه ه...عشق تو عجیب مرا پیر کرده است...
راست گفت آینه....او برای همیشه دیر کرده است
نکند عشق دیگری او را اسیر کرده است...
.گفتم:او فقط......اسیر من است،فقط لحظه ای چند تاخیر کرده است...
شاید هوا سرد بوده...شاید موعد قرار تغییر کرده است.
خندید آینه ب سادگیم ،گفت:عشق، پاک تورا زنجیر کرده است.
گفتم خموش..چنین سخن مگو... گفت:خوابی....اوسالهاست ک دیر کرده است
در آینه ب خود مینگرم آه ه ه...عشق تو عجیب مرا پیر کرده است...
راست گفت آینه....او برای همیشه دیر کرده است
- ۸۰۹
- ۲۲ اسفند ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط