آیینه پرسید که چرا دیر کرده است

آیینه پرسید که چرا دیر کرده است
نکند دل دیگری او را اسیر کرده است

خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است
تنها دقایقی چند تاخیر کرده است

گفتم امروز هوا سرد بوده است
شاید موعد قرار تغییر کرده است

خندید به سادگیم آیینه و گفت
احساس پاک تو را زنجیر کرده است

گفتم از عشق من چنین سخن مگوی
گفت خوابی سالها دیر کرده است

در آیینه به خود نگاه می کنم آه 
عشق تو عجیب مرا پیر کرده است

راست گفت آیینه که منتظر نباش
او برای همیشه دیر کرده است...🦋🦋


شبت بخیر عزیزه زندگیم🫂🧿🌐

#saharshehim💖
دیدگاه ها (۰)

عزیزی، ظالمی، بامنطقی، دنبال آزاریتو هم فهمیده‌ای من عاشقم، ...

تو محبوب منی هر جا که باشی...🦋🦋آدوندو ذکریم هامی محفللره✨❤🌹#...

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه از ...

کس نیست در این گوشه فراموش‌تر از منوز گوشه‌نشینان تو خاموش‌ت...

آیینه پرسید که چرا دیر کرده استنکند دل دیگری او را اسیر کرده...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط