زلف آن است

زلف آن است
که بی شانه
دل از جا ببرد...

#شهریار
دیدگاه ها (۱)

در صدا کردنِ نام تویک «کجایی؟» پنهان است یک «کاش می بودی» ی...

‌شعله دارم میکشم در تب، نمی فهمی چرا؟تاب بی ماهی ندارد شب، ن...

چه کسی می داند عشق با این همه زیبایی چه رنگی دارد! من فقط می...

نه چشمانت آبی بود و نه موهایت شبیه موج ها هنوز نفهمیده ام در...

بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست؟خانه بر هم زدن این دل دیو...

عشق بازی کار فرهاد است و بسدل به شیرین داد و دیگر هیچکس...♥️...

عاشقانه های شبنم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط