بقایای گذشته
یک روز عصر در پی گشت و گذار در امتداد #راه_آهن به یک پل رسیدم؛ پلی فلزی گذرگاه مار آهنی. ساختار فلزی و کاملا باز و عریان پل برایم بقدری جذابیت داشت که نتوانستم از تصویربرداریاش بگذرم. عکسهایی چند از پل، مسیر آن، اتصالات و دست آخر از #مقره های الکتریکی نصب شده بر پایه؛ این آخری همانی است که میخواهم دربارهاش بگویم. این مقرهها مشابه همخانوادههایشان در شبکه توزیع برق هستند. قطعات #عایق که بین سیمهای برهنه حامل جریان برق و هر آنچه نباید برقدار شود فاصله میاندازند. اما اینجا هیچ سیمی نیست،چرا؟ روزگاری که هنوز ارتباطات #بیسیم آنقدر فراگیر نشده بود، سیمهای متصل به این پایههای عایق وظیفه ارسال و انتقال پیام را برعهده داشتند. #قطار یا #دریزین هرکجا که توقف میکرد اپراتور میتوانست یا اتصال دستگاه گیرنده تلفن مانندش به سیمها با مرکز ارتباط بگیرد. اما الان دیگر از سیمها خبری نیست و پایهها بیفایده ماندهاند. کسی چه میداند، شاید دست تطاول روزگار کابل و سیمهای مسی را به یغما برده باشد.
۲۱۹
۲۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.