من کلبه ای از عشقم
من کلبه ای از عشقم
و ویران تو هستم
درمانده ی گرمای
دو دستان تو هستم
آغشته به “تو” میشود
این جسم پر از عشق
چون شاعر دیوانه ی
چشمان تو هستم
لبهای تو
مانند دوبیتی قشنگی ست
من عاشق آن خنده
و دندان تو هستم...
هر یک مژه ات مثل غزلهای قشنگی ست
چون شیفته ی هر خط دیوان تو هستم
از سلسله ی موی تو شب هم شده عاشق
بیمار شده این دل و حیران تو هستم
بی جان شده ام در پی وصل رخ ماهت
با خنده ی خود جان بده ویران تو هستم
و ویران تو هستم
درمانده ی گرمای
دو دستان تو هستم
آغشته به “تو” میشود
این جسم پر از عشق
چون شاعر دیوانه ی
چشمان تو هستم
لبهای تو
مانند دوبیتی قشنگی ست
من عاشق آن خنده
و دندان تو هستم...
هر یک مژه ات مثل غزلهای قشنگی ست
چون شیفته ی هر خط دیوان تو هستم
از سلسله ی موی تو شب هم شده عاشق
بیمار شده این دل و حیران تو هستم
بی جان شده ام در پی وصل رخ ماهت
با خنده ی خود جان بده ویران تو هستم
- ۶.۲k
- ۲۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط