بنگر به عمر رفته

بنگر به عمر رفته،
حسرت نصیب ما شد...
از من به سر دویدن
قهرت نصیب ما شد...
اشک مرا تو دیدی
نازت نصیب ما شد...
دست تو را گرفتم
سردی نصیب ما شد...
در جوش و در خروشم
جز عشق تو نجویم...
اما ببین که اینک ، خشمت نصیب ما شد...
لبخندتو که خواستم
اخمت نصیب ما شد...
عشق تو را که خواستم
دوری نصیب ما شد...
اما نگر که اینک،،، تنها و بی نصیبم....
بنگر به عمر رفته....
دیدگاه ها (۶)

مادربزرگم می‌گوید قلب آدم نباید خالی بماند اگر خالی بماند مث...

نیمی شبی من خواهم رفت از دنیائی که مال من نیست، از زمینی که ...

میروی ای جان جانان ، تا کجا با ساز دل؟باز هم شعر تــــو و در...

. داریم به سمتی میرویم که ؛بی حیایی = مُد..بی آبرویی = کلاس....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط