اگر حرکت و مقتضی حرکت و مانع حرکت روشن شوند سرگذشت انسان

اگر حرکت و مقتضی حرکت و مانع حرکت روشن شوند، سرگذشت انسان روشن می شود و آن وقت است که خیر و شر را می‌فهمد و از حالت ابهام خارج می‌شود و دیگر مسئله، مسئله قرارداد نیست. یعنی اگر شما حرکت را اثبات کردی و جهت آن را هم مشخص ساختی، در این حالت است که از حالت نسبیت خارج شده‌اید. چیزی که انسان را دقیقاً شلاق می زند و او را به شبهات می برد، این است که به هر معنایی یک جنبه نسبیت بدهد و با آن خیر و شر را در عرض هم قرار بدهد. حق و باطل را هم در یک قماش قرار بدهد. شیطان وقتی می خواهد کسی را گمراه کند، می داند چطور این کار را بکند. یک کلمه نسبیت را می‌آورد و بعد دو تا را با یک تیر می‌زند؛ برای اینکه حق را ریشه‌کن کند، از حق نسبی و باطل نسبی دم می زند. وقتی در این رابطه، نسبیت را مطرح کردی، حق نسبی و باطل نسبی یکسان می شوند و تو آن تنازع و دعوا و تعارض میان آن‌ها را بر می داری و با این کار، حق مطلق موهوم تلقی می شود.




پ.ن: اولین کتاب از مرحوم رو خوندم و ترغیب شدم باز هم بخونم از قلمشون
پ.ن۲: آیت الله می فرمایند اخلاق برآیند آگاهی ها و تعلقات انسان هست و در کتاب این مفهوم رو توضیح می دن.

#کتاب
#تعلق
محور #تحول در انسان
#آیت_الله_حائری_شیرازی


برگرفته شده از rahibesoyenor.blog.ir
دیدگاه ها (۰)

مگر یک شهر چقدر ظرفیت دارد؟شاید این ایام امام حسین کربلا را ...

محمد

ده نکته از معرفت نفس

مسلم ولی امر است

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط