عشق

عشــق
دور نیست
همیـــن که آرامش از نگـــاهت ببارد
و هـــرم دستانت
تب تند تنـــم را لمــس کند
واژه واژه
دوستت دارم
از لب هایمــان می چکـــد
و لا به لای دلــدادگی هایمــان عشــق می رویـد
دیدگاه ها (۱)

زمستان بود....و بی‌تابی...دلم جایی فدایی شد... نفس درسینه خش...

باران بی‌وقفه می‌باردو مرابه روزهایی می‌بردکه بی‌وقفه دوستت ...

دوست‌داشتنت بهانه بود!من، تو رابرای نفس‌کشیدن می‌خواستمبرای ...

عشق زانو زد، غرورِ گام هایم خرد شدقامتم وقتی به اندوه تو پیو...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط