پیچیدم و پیچیدم در پیچک زلفانت

پیچیـدم و پیچیـدم،، در پیچـک زلفـانت
خشکیــدم و روییـدم از اب دو چشمانت

گه سبــز شــدم جانا، درخـاک کف پایت
هی زندہ شدم مردم، در مخمل دستانت

ترسیـدم و لـرزیدم بوسیدم و من چیدم
گلدستـه هــزار دسته از آن لب خنـدانت

گه لیلی و گه مجنون،، گشتم ز تو دیوانه
دربنـدم و زنجیـرم، در تارک مــڑگـانت

یک شب به تنهـایی،، صــالح به درت آید
صـد بوسه زند رویت،، درمحفل یـارانت
دیدگاه ها (۱)

صداقت تنها امتحانی است که نمیشه در آن تقلب کرد !!

خوشبختی این نیست که هیچ مشکلی نداشته باشی. خوشبختی یعنی این ...

تا تو هستی و غزل هست،‌ دلم تنها نیستمحرمی چون تو هنوزم به چن...

تو فرشته ی نجات منی....ز خدایم الطفات منی...............اگه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط