پاییز جان!
پاییز جان!
شال نارنجی ات را بردار
خیابانها دیگر منتظر تونیستند
برف را به تماشای پشت پنجره ها نشسته اند
مثل همیشه مغرور وسربلند برو
کوله بارت را بردار از لای پرچین ها و
طارمی ها
تنهاییت را قدم بزن با خاطره پای هر مردی که دستهایش در جیب آرام و در دلش غوغا بود
مرگ را در برگ ببین و
برگ را در مرگ...!
هیزم شوی در دست باد
یا یادگاری لای دفتر دخترکی ..
دود شوی یا
دورشود
صدای
دوستت دارم های
بی در و پیکر
کافه های شهر...
پاییز می مانی
پادشاه فصلها..
کوچ باشکوهت مبارک..
شب بخیر دوستای گلم
شال نارنجی ات را بردار
خیابانها دیگر منتظر تونیستند
برف را به تماشای پشت پنجره ها نشسته اند
مثل همیشه مغرور وسربلند برو
کوله بارت را بردار از لای پرچین ها و
طارمی ها
تنهاییت را قدم بزن با خاطره پای هر مردی که دستهایش در جیب آرام و در دلش غوغا بود
مرگ را در برگ ببین و
برگ را در مرگ...!
هیزم شوی در دست باد
یا یادگاری لای دفتر دخترکی ..
دود شوی یا
دورشود
صدای
دوستت دارم های
بی در و پیکر
کافه های شهر...
پاییز می مانی
پادشاه فصلها..
کوچ باشکوهت مبارک..
شب بخیر دوستای گلم
۱.۹k
۳۰ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.