مرا دردیست اندر دل که گر گویم زبان سوزد

مرا دردیست اندر دل که گر گویم زبان سوزد
وگر پنهان کنم ترسم، که مغز استخوان سوزد

#سعدی
دیدگاه ها (۱)

اوَّل ضَمیرِ غائِبِ مُفرَد کُجایی؟ای پاسُـخِ آدیـنـه‌هایِ پُ...

با‌هم‌بھ‌سقف‌خیرھ‌شیم!(:#غریبه

چه زمستان غم انگیزبدی خواهدشدماه دی باشد و آغوش کسی کم باشد#...

آن میوه ای که فاطمه آن را طلب نمودچون بابِ میل اوست شد این م...

نامردتا نام ات گیرم نوک زبانمسوزد گر صبر کنم.......تمام جانم...

از تو می گویم غزل با این دل شیدایی امشاعر چشم فریبا ، خالق ز...

📜#غزلیات#رهی_معیری#غزل_بیست_و_هشتمچون #شفق گر چه مرا باده ز ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط