تو مرا آزردی که خودم کوچ کنم از شهرت

تو مرا آزردی که خودم کوچ کنم از شهرت
تو خیالت راحت!
میروم از قلبت.
میشوم دورترین خاطره در شبهایت
تو به من میخندی !
و به خود میگویی: باز می آید و میسوزد از این عشق
ولی برنمی گردم ،
نه میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد
عشق زیباست و حرمت دارد
#سهراب_سپهری #آنشرلی
دیدگاه ها (۵)

این قهوه هم سرد شد، حتما باز هم پشت آن ترافیک همیشگی گیر کرد...

رابطه‌تان که تمام میشود هرچقدر هم ناراحت بودید و دلتنگ؛ دو...

چیزی نگو دیگه دعا کن هی برام دعا کن بعد از این از توو فکر ت...

مث پرنده یه شبه هوایی شدی پریدیتو خودت باعث شدی که من تنها ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط