شایعه تبدیل به حقیقت شد
شایعه تبدیل به حقیقت شد
part²
♡تهیونگگگگگگ
×باشه بابا .... خوب لایو بگیر ...من چه میدونم
♡اصلاً کمک نخواستم ... خداحافظ
×عهه .... قطع نکن ... خوب نظرت چیه که الان بیای اینجا یک خاکی ....
♡باشه
×بابا بزار حرفم تموم شه
♡دوست ندارم ... فعلاً
×فعلاً
یک پیراهن پوشیدم و سوار ماشین شدم و به سمت خونه تهیونگ روندم امروز سه شنبست و بچه ها همه خونه تهیونگ هستن
تو یه مسیر که بودم با خودم فکر کردم که چطوره با شوگا لایو بگیریم تا بهمون اینطور حرفا نزنن وقتی رسید ماشین رو یک جا پارک کردم و زنگ آیفون رو زدم و وقتی در خونه باز شد وارد خونه شدم
من با بچه ها صمیمی بودم همه جز شوکا چون زیاد حرف نمیزنه و خلاصه ارتباط صمیمانه ای باهاش ندارم
♡سلام
٪سلامم
×خوب ... میخوای چیکار کنی
♡تو راه بهش فکر کردم .... به نظرم منو آقای مین با هم لایو بگیریم و از آرمی ها و بیلینکی ها خواهش کنیم که ما ها رو باهم شیپنکنن
×فکر خوبیه ... هشششش یونگی نظری نداری
_اوکیه... لایو بگیریم
خلاصه لایو گرفتیم و همینطوری داشتیم صحبت میکردیم که یهو یک نفر گفت که ما خیلی به هم میایم و سر مسئله رو باز کرد
♡خوب لایو امروز ما درمورد همین موضوع هست میشه خواهشاً خواهشاً ما دو تا ر. باهم شیپ نکنین آخه ما کجاش به هم میایم
_درسته آخه یک پسر کم حرف با یه دختر پر حرف کجاش بهم میان
♡درست صحبت کنین آقای مین ... خوب نظرتون چیه جواب ما رو بدین کجای ما به هم میاد
یه دختره:هردو تون شبیه گربه هایین
_♡من شبیه گربه ها نیستم
♡خوب مثل اینکه هم نظر بودیم😅
_آره 😅... عهههه بیخیالش بابا الان قضیه یه شیپ رو بچسب
♡باشه بابا
دختره:وای شما دوتا چقدر موقع کل کل کردن باهم کیوتین
♡بابا شیپ نکننننن 😭
_خواهر من به اعصابت مصلت باش🤭
×به نظرم دیگه بسه ... بابا خواهر من کجاش به این میخوره آخه یه دختر رو مخ....
♡(محکممیزنه تو دهنه تهیونگ ) ببندددد
×باشه بابا ....آخ فک و دهنم شکست .... تو وحشی تر از شوگایی
_هششش
♡آقا وسط لایویم یک ملت داره نگاه میکنه خفه شین
_×چشم×_×
۱
برا امروز دیگه بسه
بای بای ✋🏻🖐🏻🖐🏻
آها راستی ممکنه شب پارت بعد رو هم بزارم فعلاً
part²
♡تهیونگگگگگگ
×باشه بابا .... خوب لایو بگیر ...من چه میدونم
♡اصلاً کمک نخواستم ... خداحافظ
×عهه .... قطع نکن ... خوب نظرت چیه که الان بیای اینجا یک خاکی ....
♡باشه
×بابا بزار حرفم تموم شه
♡دوست ندارم ... فعلاً
×فعلاً
یک پیراهن پوشیدم و سوار ماشین شدم و به سمت خونه تهیونگ روندم امروز سه شنبست و بچه ها همه خونه تهیونگ هستن
تو یه مسیر که بودم با خودم فکر کردم که چطوره با شوگا لایو بگیریم تا بهمون اینطور حرفا نزنن وقتی رسید ماشین رو یک جا پارک کردم و زنگ آیفون رو زدم و وقتی در خونه باز شد وارد خونه شدم
من با بچه ها صمیمی بودم همه جز شوکا چون زیاد حرف نمیزنه و خلاصه ارتباط صمیمانه ای باهاش ندارم
♡سلام
٪سلامم
×خوب ... میخوای چیکار کنی
♡تو راه بهش فکر کردم .... به نظرم منو آقای مین با هم لایو بگیریم و از آرمی ها و بیلینکی ها خواهش کنیم که ما ها رو باهم شیپنکنن
×فکر خوبیه ... هشششش یونگی نظری نداری
_اوکیه... لایو بگیریم
خلاصه لایو گرفتیم و همینطوری داشتیم صحبت میکردیم که یهو یک نفر گفت که ما خیلی به هم میایم و سر مسئله رو باز کرد
♡خوب لایو امروز ما درمورد همین موضوع هست میشه خواهشاً خواهشاً ما دو تا ر. باهم شیپ نکنین آخه ما کجاش به هم میایم
_درسته آخه یک پسر کم حرف با یه دختر پر حرف کجاش بهم میان
♡درست صحبت کنین آقای مین ... خوب نظرتون چیه جواب ما رو بدین کجای ما به هم میاد
یه دختره:هردو تون شبیه گربه هایین
_♡من شبیه گربه ها نیستم
♡خوب مثل اینکه هم نظر بودیم😅
_آره 😅... عهههه بیخیالش بابا الان قضیه یه شیپ رو بچسب
♡باشه بابا
دختره:وای شما دوتا چقدر موقع کل کل کردن باهم کیوتین
♡بابا شیپ نکننننن 😭
_خواهر من به اعصابت مصلت باش🤭
×به نظرم دیگه بسه ... بابا خواهر من کجاش به این میخوره آخه یه دختر رو مخ....
♡(محکممیزنه تو دهنه تهیونگ ) ببندددد
×باشه بابا ....آخ فک و دهنم شکست .... تو وحشی تر از شوگایی
_هششش
♡آقا وسط لایویم یک ملت داره نگاه میکنه خفه شین
_×چشم×_×
۱
برا امروز دیگه بسه
بای بای ✋🏻🖐🏻🖐🏻
آها راستی ممکنه شب پارت بعد رو هم بزارم فعلاً
۳.۰k
۲۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.