@coach.facts
@coach.facts
فوتبال قهرمانی نبود. بین ۲ تا محله مسابقه گذاشته بودیم . من هم خوب مثلا بهترین بازیکن تیم بودم و مغرور . هوا ابری بود و منم یه ته سبز داشتم که بندشو بستم . کاپیتان ما داداشم بود , ۱۰ دقیقه به بازی مونده بود که یک ماشین شیک اومد کنار ما , ۲ تا توپ نو داد به داداشم و قرار شد پسرش جای من بازی کنه . به همین راحتی , ۲ تا توپ بود فقط , ۳۵ سال گذشته و من تو حسرت بازی تو اون هوای ابری موندم
@coach.facts
@coach.facts
@coach.facts
فوتبال قهرمانی نبود. بین ۲ تا محله مسابقه گذاشته بودیم . من هم خوب مثلا بهترین بازیکن تیم بودم و مغرور . هوا ابری بود و منم یه ته سبز داشتم که بندشو بستم . کاپیتان ما داداشم بود , ۱۰ دقیقه به بازی مونده بود که یک ماشین شیک اومد کنار ما , ۲ تا توپ نو داد به داداشم و قرار شد پسرش جای من بازی کنه . به همین راحتی , ۲ تا توپ بود فقط , ۳۵ سال گذشته و من تو حسرت بازی تو اون هوای ابری موندم
@coach.facts
@coach.facts
@coach.facts
۵۳۵
۲۱ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.