پارت4بانگو
رسیدن خونشون و یوسانو هم بیدار بود
تاچیهارا:ا/ت چی شده چرا اینجوری ای
ا/ت هیچی بابا بیخی... یوسانوووووووووو
یوسانو:زهرمار چته...فاخ چه زخمهایی😈
ا/ت اره قشنگن بیا درمان کن
یوسانو:عزیزم چرا زودتر نگفتی😈
خلاصه ا/ت رو برد
کویو همون زن مو هویجیه:ا/ت چقد وضعیتش وخیم بود
اون یارو لیموییه:اره ترکیده بود اصلا 😂
پیرمرده:درست حرف بزن ا/ت دختر با ارزشه
تاچیهارا:پیری دیقا چرا واست مهمه ؟
پیرمرده:ات جای دخترمه
تاچیهارا:واو تاثیر گذار بود
ات اومد
ات:یوسانو بدتر درد وارد کرد تا خوب کردن🙄
یوسانو:خیلیم دلت بخواد
ات:🗿...دازاییییییییی
دازای:چیههههه
ات:چویا کو؟
چویا:تو حمومممممم
ات:ایشالا شامپو بخوره تو اون شکمت عنترهارا
که یهو از حموم یه صدا اومد و بعد
چویا:اخخخخخخخ نفریناتم مثل خودت همه دختره ی پفیوز
ات:تاتو باشی زر زراتو با صدای بلند سر یه خانوم نریزی بدبخت
چویا: تو فقط صبر کن بیام بیرون
ات:چه گوهی میخوای بخوری مثلا؟
چویا :تو فقط صبر کن
تاچیهارا:ا/ت چی شده چرا اینجوری ای
ا/ت هیچی بابا بیخی... یوسانوووووووووو
یوسانو:زهرمار چته...فاخ چه زخمهایی😈
ا/ت اره قشنگن بیا درمان کن
یوسانو:عزیزم چرا زودتر نگفتی😈
خلاصه ا/ت رو برد
کویو همون زن مو هویجیه:ا/ت چقد وضعیتش وخیم بود
اون یارو لیموییه:اره ترکیده بود اصلا 😂
پیرمرده:درست حرف بزن ا/ت دختر با ارزشه
تاچیهارا:پیری دیقا چرا واست مهمه ؟
پیرمرده:ات جای دخترمه
تاچیهارا:واو تاثیر گذار بود
ات اومد
ات:یوسانو بدتر درد وارد کرد تا خوب کردن🙄
یوسانو:خیلیم دلت بخواد
ات:🗿...دازاییییییییی
دازای:چیههههه
ات:چویا کو؟
چویا:تو حمومممممم
ات:ایشالا شامپو بخوره تو اون شکمت عنترهارا
که یهو از حموم یه صدا اومد و بعد
چویا:اخخخخخخخ نفریناتم مثل خودت همه دختره ی پفیوز
ات:تاتو باشی زر زراتو با صدای بلند سر یه خانوم نریزی بدبخت
چویا: تو فقط صبر کن بیام بیرون
ات:چه گوهی میخوای بخوری مثلا؟
چویا :تو فقط صبر کن
۲.۸k
۳۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.