سالها طول کشید تا بفهمم گاهی بد نیست کنترل را از دست بدهم
سالها طول کشید تا بفهمم گاهی بد نیست کنترل را از دست بدهم.
بفهمم گاهی باید از فکر آن جایزه هایی که روی طاقچه رویاهایم چیده ام بیرون بیایم.
بفهمم آن مدال هایی که قرار است اطرافیانم به گردنم بیاندازند، همان بهتر که به میخ کج و کهنه ای آویزان بماند تا بر گردنِ قهرمانی که از رنج ِ خود و رنجاندنِ دیگران دچار خوف دائمی ست.
بفهمم قرار نیست همیشه از همه چیز راضی باشم و قرار نیست همیشه همه از من رضایت داشته باشند.
بفهمم آن روزی که نمی دانم باید چه بکنم و نمی توانم تصمیمی بگیرم، آخرین روز دنیا نیست. چرا که فردا هایی هم هست برای تصمیم های بهتر.
بفهمم گاهی بهتر است بار سنگین زندگی را روی زمین بگذارم، کمری راست کنم، عرقی از پیشانی پاک کنم، به شانه ی خودم بزنم و با خیالی راحت و با صدایی بلند به خودم بگویم:
خدا قوت...فردا روز دیگریست!
#نیکی_فیروزکوهی
بفهمم گاهی باید از فکر آن جایزه هایی که روی طاقچه رویاهایم چیده ام بیرون بیایم.
بفهمم آن مدال هایی که قرار است اطرافیانم به گردنم بیاندازند، همان بهتر که به میخ کج و کهنه ای آویزان بماند تا بر گردنِ قهرمانی که از رنج ِ خود و رنجاندنِ دیگران دچار خوف دائمی ست.
بفهمم قرار نیست همیشه از همه چیز راضی باشم و قرار نیست همیشه همه از من رضایت داشته باشند.
بفهمم آن روزی که نمی دانم باید چه بکنم و نمی توانم تصمیمی بگیرم، آخرین روز دنیا نیست. چرا که فردا هایی هم هست برای تصمیم های بهتر.
بفهمم گاهی بهتر است بار سنگین زندگی را روی زمین بگذارم، کمری راست کنم، عرقی از پیشانی پاک کنم، به شانه ی خودم بزنم و با خیالی راحت و با صدایی بلند به خودم بگویم:
خدا قوت...فردا روز دیگریست!
#نیکی_فیروزکوهی
۱.۶k
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.