شعرمهدوی
#شعر_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا می گیره
دلم هوایی می شه و بونه آقا می گیره
این روزایی که دم به دم غریبی رو حس می کنم
با گریه یاد غربت عزیز نرگس می کنم
تا که بیای تو از سفر تا که ببینی حالمو
نذر نگاهت می کنم این اشکای زلالمو
میون طوفان غمت شکسته بال و پر من
کاشکی بیای پا بذاری به روی چشم تر من
کوچه رو صبح جمعه ها هم نفس بوی گلاب
با مژه جارو می زنیم با اشکامون می پاشیم آب
کاشکی بیای و سوغاتی برام بیاری بوی سیب
یا که یه مهر و تسبیح از تربت ارباب غریب
کاشکی بیای برامون از تشنگی و آب بخونی
بیای رو منبر بشینی روض? ارباب بخونی
مسلمیه دم بگیری با گریه و شور و نوا
بیای و با هم بخونیم "حسین من کوفه نیا"
کوفه نیا که اینجاها قحطی آبه به خدا
حرمله چشم انتظار طفل ربابه به خدا
اینجا تموم مردمش تشن? خون لاله اند
با کعب نی منتظر رقی? سه ساله اند
همه با فکر انتقام روز می کنن شباشونو
نعلای تازه می زنن تموم مرکباشونو
رو خاک گرم کربلا سه روز می مونه پیکرت
خورشید نیزه ها می شه اینجا سر مطهرت
یوسف رحیمی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا می گیره
دلم هوایی می شه و بونه آقا می گیره
این روزایی که دم به دم غریبی رو حس می کنم
با گریه یاد غربت عزیز نرگس می کنم
تا که بیای تو از سفر تا که ببینی حالمو
نذر نگاهت می کنم این اشکای زلالمو
میون طوفان غمت شکسته بال و پر من
کاشکی بیای پا بذاری به روی چشم تر من
کوچه رو صبح جمعه ها هم نفس بوی گلاب
با مژه جارو می زنیم با اشکامون می پاشیم آب
کاشکی بیای و سوغاتی برام بیاری بوی سیب
یا که یه مهر و تسبیح از تربت ارباب غریب
کاشکی بیای برامون از تشنگی و آب بخونی
بیای رو منبر بشینی روض? ارباب بخونی
مسلمیه دم بگیری با گریه و شور و نوا
بیای و با هم بخونیم "حسین من کوفه نیا"
کوفه نیا که اینجاها قحطی آبه به خدا
حرمله چشم انتظار طفل ربابه به خدا
اینجا تموم مردمش تشن? خون لاله اند
با کعب نی منتظر رقی? سه ساله اند
همه با فکر انتقام روز می کنن شباشونو
نعلای تازه می زنن تموم مرکباشونو
رو خاک گرم کربلا سه روز می مونه پیکرت
خورشید نیزه ها می شه اینجا سر مطهرت
یوسف رحیمی
- ۲.۲k
- ۰۸ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط