بهسلامتی اون بابایی که پول نداره واسه سرویس مدرسه ی دخت

#به_سلامتی اون بابایی که پول نداره واسه سرویس مدرسه ی دختر کوچولوش بده،ولی به عشق بچش صبح زود قید خواب شیرینش رو میزنه و موتورش رو روشن میکنه تا اونو به مدرسه ببره.،اما وقتی جلوی مدرسه میرسه،با دیدن ماشین مدل بالا ی بابای همکلاسیدخترش ،بغضش میگیره و از خجالت، عرقشرم روی پیشونیش میشینه.......
و به سلامتی اون دختر کوچولویی که وقتی داره از موتور باباش پیاده میشه،وقتی نگاه سنگین همکلاسی هاش که دارن از ماشین پیاده میشن رو به خودش حس میکنه ،وقتی چشاش به صورت یخ زده ی باباش می افته ،میپره بغل باباش و صورتش رو میبوسه و بهش میگه:بابا جونم مواظب خودت باش
اره داداچ اینجوریاس ✌ 💥
دیدگاه ها (۳۱)

ﭼﺮﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ؟؟؟؟ ﭼﺮﺍﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯿﻮ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻩ؟ﭼﺮﺍﻭﻗﺘﯽ ﺩﻝ...

دنـــیـــاے ﺗﻨـــــﻬﺎیـے ﻣـــــﻦشـــــرف داره بــــہ بــــہ ...

گاهی از چاه قرار است به زندان برویآخر قصه هم آغوش زلیخا بشوی

" #رفیق_مجازی_من "نه تا به حال تو را دیده امنه با هم نان و ن...

چندشاتی جین𝑃𝑎𝑟𝑡 𝒐𝒏𝒆:هوا داشت تاریک میشد ، خورشید داشت غروب م...

Love and hate { عـشـق و نـفـرت }" part 5 " ویو ا.ت : درسته ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط