بنشین

بنشین ...
کمی با من چای می خوری؟
.
میدانی هر چه فکر می کنم پیش از تو را یادم نمی آید ...
مثلا یادم نیست ،پیش از آنکه عاشقت بشوم جمعه ها غروب چه می کردم ...
دلم می گرفت یا نه؟
بغض می کردم یا نه؟
پیش از تو گریه هم می کردم؟اصلا دلتنگ میشدم؟بهانه می گرفتم؟
هوایی میشدم یا نه؟باور کن درست یادم نیست ...
درست یادم نیست ،قبل از دیدنت ... قبل از نگاه کردن در چشمت ،هرگز نفسم بند می آمد یا نه؟
هرگز دست پاچه می شدم یا نه؟ضربان قلبم تند میشد یا نه؟
حتی درست یادم نیست که پیش از اینها، از کنار روسری فروشی ها که رد میشدم ساده می گذشتم یا مثل الان می ایستادم و هر کدام را بار ها و بار ها روی سرت تصور می کردم که این خوبست ... که آخ از این ... که این به سرت می آید ...
.
یادم نمی آید آن روز ها ... آن روز ها... آن روز ها، شب ها را چه می کردم؟یادم نیست پاییز چه میشد ،یادم نیست باران می آمد یا نه.یادم نیست غروب را ... تهران را ... خودم را یادم نیست ...
یادم نمی آید پیش از عاشقی هم حواس پرت و سر به هوا بودم یا نه؟
پیش از عاشقی هم شعر می گفتم؟
پیش از عاشقی هم عاشقت بودم؟اصلا بگو ببینم ،دل داشتم آن روز ها و بعد تو بردی یا از همان اول دیوانه بودم؟ من که اصلا یادم نیست ...
هیچ کدام را درست یادم نیست ...
آنقدر زندگی منی که هیچ چیز پیش از تو را یادم نمی آید ...
حتی یادم نیست،دیگر چه چیز هایی را یادم نیست ...



#سجاد_شهیدی
دیدگاه ها (۱۰)

جرم لب بوسیدنتحبس ابددارد... ولی..."من"به شوقروی "تو"بالای د...

اگر سردت هست بگو...تا یک آغوش بیشتر دوست ات بدارم...#جمال_ثر...

غروب جمعهانگار از آسمان باراندلتنگی می باردبارانی که هیچ چتر...

برایم مثل عصرهای جمعه می مانی از "تو" یک دلتنگی ماند و بس...

رمان در میان موهای نقره ای«پارت اول»

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

باد پاییزی ؟ کاش خدا بودم نسیم خنک اول مهر میشدم که بپیچم ل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط