فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت ۱۰

جین اتیش خورد و چیزیش نشد پس متوجه شدن که خوابی که ا/ت دیده واقعی بوده و کل بدن اونها از جادو شون بود.ا/ت پر بود از بال یعنی قلبش یه بال کوچیک داره که باید با دستگاه تنفسی به بدنش غذا بده و جین بدنش پر بود از اتیش حتی قلبشم سنگ کوه اتش فشان بود و داغ بود.
ا/ت:منم گوشنمه اما این غذاها منو سنگین میکنن.
جین:میخوای دستگاه تنفسی رو امتحان کنی؟
ا/ت:باشه اگر اتیش روی تو اثر کرده پس شاید هوا هم روی من تاثیر بزاره.
جین:بیا من چون یه مدت کرونا گرفته بودم یدونه کوچیکشو دارم بیا بگیر برای تو.
ا/ت:مرسی.
ا/ت داخل دستگاه تنفس کرد و سیر شد و بالهاش یهو زدن بیرون.
ا/ت:چی...چیشد؟
جین:نمیدونم منم وقتی اتیش خوردم از دهن یهو یه اتیش بزرگ اومد.(به گلی که سوخته و خاموشش کرده اشاره میکنه.)
ا/ت:پس طبیعه؟
جین:فکرکنم.
ا/ت:بیا دیگه بریم.
جین:کجا؟
ا/ت:بریم کوه دیگه!
جین:کی بیاد؟
ا/ت:منو تو دیگه!
جین:اِ؟
ا/ت:اره!فکر بهتری داری؟
جین:اره بیا.(دستشو گرفت.)ببین بخواب روی تخت تا بهت بگم.
ا/ت:خوب بگو چه فکری داری؟
جین چراغ رو خاموش کرد.
جین:بخوابیم.شبت بخیر.
ا/ت:من باتو شوخی دارم تازه روم پتو هم کشیدی؟چقدر تو پروی!
جین:بای.حوب بخوابی.
در رو بست و ا/ت رفت بیرون و باهاش دعوا گرفت.
فعلا لایک کن و بعد برو صفحه بعد و اسمتو بنویسو بگو چی میشی؟
من خودم ملینا
م=کاری ل=خودخواه ی=ولخرج ن=شجاع الف=باتجربه.
شما چی میشد؟🙃
دیدگاه ها (۸)

فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۱۱

فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۱۲

فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۹

فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط