فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۹
ا/ت:بریم.
جین و ا/ت رفتن خونه ا/ت رفت تو رختخواب و جینم توی پذیرای خوابید ، ا/ت و جین قرار بود امشب پیش هم باشن که اگر اتفاقی براشون افتاد پیش هم باشن چون ا/ت و جین میخواستن باهم ازدواج کنن.
ا/ت:جین پاشو...جین.
جین:چته؟
ا/ت:احساسه ضعیف شدن میکنم انگار...انگار روی زمین بودن برام سخته.
جین:منم احساس سرد بودن میکنم.
ا/ت:جین هوا الان ۴۰ درجس!
جین:میدونم اما سردمه.
ا/ت:جین منو تو باید جادو هامونو پس بدیم.
جین:اما من نمیخوام.
ا/ت:نمیشه امشب باید بریم.
جین:الان دیر وقته بزار فردا.
ا/ت:نه نمیشه پاشو بریم من میترسم و اصلا نمی تونم یعنی نمیشه که روی زمین بمونم باید یکمم پرواز کنم تو هم پاشو یه شیر گرم بخور.
جین:باشه بابا.
جین رفت که یه شیر گرم بخوره که یهو جیغ زد.
ا/ت:جین چیشده؟
جین:نمیدونم چرا ولی قلبم درد گرفت.
ا/ت:فکر کنم نباید مایعات بخوری.
جین:اما الان خیلی تشنمه.
ا/ت:نه نمیشه بیا...آم...بیا یکم اتیشو بخور.
جین:چی؟چیو؟
ا/ت:آتیش یه امتحان بکن.
جین:باشه.
جین اتیش خورد و چیزیش نشد پس متوجه شدن که تموم...
فعلا لایک کن.🗿
ببخشید دیشب نزاشتم.🙏
جین و ا/ت رفتن خونه ا/ت رفت تو رختخواب و جینم توی پذیرای خوابید ، ا/ت و جین قرار بود امشب پیش هم باشن که اگر اتفاقی براشون افتاد پیش هم باشن چون ا/ت و جین میخواستن باهم ازدواج کنن.
ا/ت:جین پاشو...جین.
جین:چته؟
ا/ت:احساسه ضعیف شدن میکنم انگار...انگار روی زمین بودن برام سخته.
جین:منم احساس سرد بودن میکنم.
ا/ت:جین هوا الان ۴۰ درجس!
جین:میدونم اما سردمه.
ا/ت:جین منو تو باید جادو هامونو پس بدیم.
جین:اما من نمیخوام.
ا/ت:نمیشه امشب باید بریم.
جین:الان دیر وقته بزار فردا.
ا/ت:نه نمیشه پاشو بریم من میترسم و اصلا نمی تونم یعنی نمیشه که روی زمین بمونم باید یکمم پرواز کنم تو هم پاشو یه شیر گرم بخور.
جین:باشه بابا.
جین رفت که یه شیر گرم بخوره که یهو جیغ زد.
ا/ت:جین چیشده؟
جین:نمیدونم چرا ولی قلبم درد گرفت.
ا/ت:فکر کنم نباید مایعات بخوری.
جین:اما الان خیلی تشنمه.
ا/ت:نه نمیشه بیا...آم...بیا یکم اتیشو بخور.
جین:چی؟چیو؟
ا/ت:آتیش یه امتحان بکن.
جین:باشه.
جین اتیش خورد و چیزیش نشد پس متوجه شدن که تموم...
فعلا لایک کن.🗿
ببخشید دیشب نزاشتم.🙏
۳.۳k
۲۶ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.