اصلا رقیه نه به خدا دختر خودت

اصلا #رقیه نه، به خدا دختر خودت
یک شب میان #کوچه بماند چه میکنی

در بین #ازدحام و شلوغی بترسد و
یک #تن به او کمک نرساند چه میکنی

اَصلا #خیال کن که کسی #دختر #تو را
در بین #جمعیت بکشاند چه میکنی

یا که خدا نکرده کسی روی #صورت ش
#سیلی محکمی بنشاند چه میکنی

یا فرض کن که دختر تو جای #بازی اش
هر شب دعای #مرگ بخواند چه میکنی

اَصلا کسی بیاید و با #تازیانه اش
#خاک از لباس او بتکاند چه میکنی

✍ شاعر: مجید تال

؛__________❤__________

#شعر #نثر
#گنجینه_ادب_فارسی
#ادبیات_فارسی
#سرای_فارسی
#آشیانه_شعر_نثر
#داستان #داستانک
#حکایت #شعر_آیینی
#لباس #خدا #غزه #فلسطین
#لبنان #سوره #رقیه_بنت_حسین
#جبهه_مقاومت #حضرت_رقیه سلام‌الله‌علیها
دیدگاه ها (۲)

هان تا سرِ رشتهٔ #خرد گم نکنیخود را ز برای #نیک و #بد گم نکن...

زندگی چون گل سرخی است . . .

در حکایت سلفی!

با همین دست، به دستان #تو عادت کردماین گناه است ولی جان تو #...

#شمع وجود #فاطمه سوسو گرفته استشب با سکوت #بغض_علی خو گرفته ...

"تقصیر دلم نیست تماشای #تو زیباست"#چشمان پر از #عاطفه و #مهر...

... #شهدا فاتح میدان ارادت بودندشهدا گوش به فرمان #ولایت بود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط